منتظران حضرت، آماده باشند

دریافت کد

مشخصات بلاگ
منتظران حضرت، آماده باشند

کـــــــــانــــــــــــــال ســــــــایــــــبـــــــری
مـهـدویـت ، جنـگ نـرم و دشـمن شنـاسی
ظـــــــهــــــــــــور نــــــــــــــیـــــــــــــــــوز
********************************
.:The World Is Waiting For Your Step:.
یا مهدی کل العالم تنتظرک فعجل یا مولای
جهـان در انتـظار تو است مهـدی جـان(عج)

آخرین نظرات
  • ۲۲ ارديبهشت ۹۶، ۰۰:۰۳ - منتظرالمهدی
    عالی بود
  • ۲۴ اسفند ۹۵، ۱۹:۳۷ - رهگذر
    تشکر

أللُهُمَّ کُن لِوَلیِّک ألحُجَّة إبنِ ألحَسَن صَلُواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی آبائِه فِی هذِهِ السَاعَةِ وَ فِی کُلِّ السَّاعَةِ وَلِیاً وَ حافِظاً وَ قاعِداً وَ ناصِراً وَ دَلِیلاً وً عَیناً حَتی تُسکِنَهُ أرضَکَ طَوعاً وَ تُمَطِعَهُ فیِها طَوِیلا

ترک هرگناه مساوی با...

دوشنبه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۳، ۰۴:۰۰ ب.ظ

دانشجــو بــود… دنبال عـشـق و حـــال، خیــــلی مـقـیـد نـبــود
تو یخچال خونه ش مـشــــروب هــــم میتونستی پـیـدا کنی….
از طـــرف دانـشـگــــــــاه، اردو بـــردنــشـــــــــــون قــــــــــــــــم…
قرار شد با مرحوم آیت الله بهجت(ره) هم دیدار داشته باشن..!
از این به بعد رو از زبان خود اون شخص(آقا حمید) میگم براتون
:

 

وقتی رسیدیم پیش آقای بهجت…بچه ها تک تک ورود میکردن و سلام میگفتن...
آقای بهجت هم به همه سلامی میگفت و تعارف میکرد که وارد بشن…

من چندبار خواستم سلام بگم…منتظر بودم آقای بهجت به من نگاهی بکنن…

اما اصلا صورتشون رو به سمت من برنمیگردوندن… درحالی که بقیه رو خیلی تحویل میگرفتن…

 

یه لحظه تو دلم گفتم:حمید؛ میگن این آقا از دل آدما هم میتونه خبر داشته باشه…

تو با چه رویی انتظار داری تحویلت بگیره…!!! تو که خودت میدونی چقدر گند زدی…!!

خلاصه خیلی اون لحظه تو فکر فرو رفتم… تصمیم جدی گرفتم که دور خیلی چیزا خط بکشم...
وقتی برگشتیم همه شیشه های مشروب رو شکستم،کارامو سروسامون دادم، تغییر کردم...

مدتی گذشت، یکماه بود که روی تصمیمی که گرفته بودم محکم واستادم..!!

از بچه ها شنیدم که یه عده از بچه های دانشگاه دوباره میخوان برن قم،چون تازه رفته بودم

با هزار منت و التماس قبول کردن که اسم من رو هم بنویسن، اما به هرحال قبول کردن…


اینبار که رسیدیم خدمت آقای بهجت، من دم در سرم رو پایین انداخته بودم، اون دفعه

ایشون صورتش رو به سمتم نگرفته بود، تو حال خودم بودم که دیدم بچه ها صدام میکنن..!!!
”"حمید...حمید…حاج آقا باشماست”"

نگاه کردم دیدم آقای بهجت به من اشاره میکنن که بیا جلوتر… آهسته در گوشم گفتن:


- یک ماهه که امام زمانت رو خوشحال کردی…

ترک هرگناه= نشاندن لبخند بر لبان نازنین حضرت مهدی علیه السلام


ترک هرگناه= بــرداشـــتـــــن یــــــــک قـــــــدم در مــســـیــــر ظــهــــــور

مکالمه دوستان (۳)

سلام برادر..

دستتون دردنکنه.خدا قوت

یاعلی...

پاسخ:
سلام...
خواهش میکنم...
ممنون
یاعلی
عالی بود
اجرکم الله
با اجازت لینک ما شدی
پاسخ:
سلام...انشالله که مورد تایید آقامون قرار بگیرد...
ولی کاش خودتون رو معرفی میکردید تا لینکتون کنم...
یاعلی مدد
سلام
بسیار عالی و تاثیر گذار بود
خدا خیرتون بده
انشاءالله که آقا از دست هممون راضی و خوشنود باشه
یا ابا صالح المهدی اردکنی(عج)
پاسخ:
سلام....
مرسی، لطف کردین...
انشاالله...

ارسال مکالمه

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی