منتظران حضرت، آماده باشند

دریافت کد

مشخصات بلاگ
منتظران حضرت، آماده باشند

کـــــــــانــــــــــــــال ســــــــایــــــبـــــــری
مـهـدویـت ، جنـگ نـرم و دشـمن شنـاسی
ظـــــــهــــــــــــور نــــــــــــــیـــــــــــــــــوز
********************************
.:The World Is Waiting For Your Step:.
یا مهدی کل العالم تنتظرک فعجل یا مولای
جهـان در انتـظار تو است مهـدی جـان(عج)

آخرین نظرات
  • ۲۲ ارديبهشت ۹۶، ۰۰:۰۳ - منتظرالمهدی
    عالی بود
  • ۲۴ اسفند ۹۵، ۱۹:۳۷ - رهگذر
    تشکر

أللُهُمَّ کُن لِوَلیِّک ألحُجَّة إبنِ ألحَسَن صَلُواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی آبائِه فِی هذِهِ السَاعَةِ وَ فِی کُلِّ السَّاعَةِ وَلِیاً وَ حافِظاً وَ قاعِداً وَ ناصِراً وَ دَلِیلاً وً عَیناً حَتی تُسکِنَهُ أرضَکَ طَوعاً وَ تُمَطِعَهُ فیِها طَوِیلا

استاد پناهیان | اتمام حجت

پنجشنبه, ۱۴ اسفند ۱۳۹۳، ۱۱:۴۸ ب.ظ

استاد پناهیان | دانشگاه امیر کبیر-«اتمام حجت»:

اکنون مهمترین نکته در ارتباط با «مقدمات» ظهور، «اتمام حجت» است/سنت الهی: اگر حق خیلی روشن شود، هر کس آن‌را نپذیرد نابود می‌شود/ فرآیند «اتمام حجت» باید به پایان برسد تا «قیام نهایی» رخ دهد/ نامۀ امام و رهبر انقلاب بخشی از فرآیند اتمام حجت بود/ما در فرآیند «اتمام حجت» چه وظیفه‌ای داریم؟

          جلسه 1:

مدت: 38 دقیقه |دریافت با کیفیت: [پایین(5MB) | متوسط(17.5MB) ]

جلسه 2:

مدت: 54 دقیقه |دریافت با کیفیت: [پایین(7MB) | متوسط(25MB) ]

جلسه 3:

مدت: 37 دقیقه |دریافت با کیفیت: [پایین(4.8MB) | متوسط(17MB) ]


پی دی اف(جلسه اول): A5 | A4          پی دی اف(جلسه دوم): A5 | A4

حجت الاسلام و المسلمین پناهیان به مناسبت فاطمیۀ اول، سه شب با موضوع «اتمام حجت» در دانشگاه امیر کبیر سخنرانی می‌کند. در ادامه گزیده‌ای از مباحث مطرح شده در اولین جلسه را می‌خوانید:

در آخرالزمان «عملیات اتمام حجت» به اوج می‌رسد / عملیات اتمام حجت زیرمجموعۀ هدایت است

  • یکی از ویژگی‌های بسیار مهم در آخرالزمان که باعث می‌شود وضع عالم خیلی تغییر کند-به حدّی که انسان احساس می‌کند گویا صبر خدا کم شده است- و یکی از عواملی که موجب این‌همه تغییرات در آخرالزمان می‌شود، این است که «در آخرالزمان عملیات اتمام حجت به اوج می‌رسد و به‌صورت کامل انجام می‌گیرد».

  • عملیات اتمام حجت، عملیاتی است که در زیر مجموعۀ هدایت تعریف می‌شود. وقتی خداوند متعال بندگانش را هدایت می‌کند و به سوی حقّ سوق می‌دهد، در یک مراحلی از بندگانش دستگیری می‌کند تا وقتی که حجت بر آنها تمام شود. یعنی جریان هدایت انسان به مرحله‌ای می‌رسد که حقّ برای انسان روشن شود و از این به بعد، اگر مسیر حقّ را انتخاب نکند، مسئولیت پای خودش است و از آن به بعد، رفتار خداوند هم با این فرد تغییر می‌کند.

  • در یک طیف گسترده-نه فقط برای یک فرد- یعنی در اندازه‌های جهانی و تاریخی نیز اتمام حجت انجام می‌گیرد و آخرالزمان پیش می‌آید و شرایط عالم به گونه‌ای رقم می‌خورَد که خدا دیگر مهلت نمی‌دهد و می‌خواهد ظلم را نابود کند. به حدّی که انگار خداوند به میانۀ میدان می‌آید و مؤمنین و مظلومان را نصرت می‌دهد.

آشکار شدن حقّ با اتمام حجت فرق می‌کند/ هر فردی تا آخر عمر، بالاخره یک زمانی حجت برایش تمام می‌شود

  • گاهی می‌گوییم: «حجت آشکار شده است» ولی این با «اتمام حجت» فرق می‌کند. چون وقتی که حقّ آشکار می‌شود، لزوماً به این معنا نیست که حجت بر همه تمام شده است، یعنی ممکن است-علی‌رغم آشکار شدن حق- باز هم مردم فریب بخورند یا سوء تفاهم‌هایی پیش بیاید.

  • عملیات اتمام حجت برای یک فرد -به تنهایی- نیز اهمیت دارد. چون خداوند برای هر فردی تا پایان عمرش، بالاخره یک زمانی حجت را بر او تمام می‌کند. یعنی خداوند حقّ را برای او روشن می‌کند و ابهامات و سوء تفاهم‌ها را برایش از بین می‌برد. در این صورت اگر این فرد بعد از اتمام حجت، حقّ را نپذیرد مستحق دوزخ خواهد بود و اگر بپذیرد، خدا دست او را می‌گیرد و نجاتش می‌دهد. البته این عملیات اتمام حجت در زندگی فردی، بسیار پیچیده و پنهان است و ما نمی‌‌دانیم خداوند با تک تک بندگانش چگونه اتمام حجت می‌کند؟

بخشی از عملیات اولیاء خدا در لحظات حساس تاریخ، برای اتمام حجت بوده

  • بخشی از عملیات فاطمیه و اساساً بخشی از عملیات اولیاء خدا در لحظات حساس تاریخ، برای اتمام حجت بوده است. بخشی از سنت‌های الهی برای اتمام حجت تنظیم شده است. بخشی از امتحانات الهی نیز برای اتمام حجت ترتیب یافته‌اند. البته امتحانات الهی اهداف مختلفی دارند، گاهی اوقات امتحان برای رشد بندگان و مؤمنان است. گاهی نیز برای پاک کردن بندگان از آلودگی‌هاست.

از سه بُعد می‌توان به مسألۀ اتمام حجت نگاه کرد

  • از سه بُعد می‌توان به مسألۀ اتمام حجت نگاه کرد؛ 1- بُعد اجتماعی و آخرالزمانی؛ یعنی در آخرالزمان اوضاع عالم به‌گونه‌ای رقم می‌خورد که اتمام حجت صورت گیرد. 2- بُعد فردی؛ یعنی هر کسی یک زمانی از عمرش، حجت بر او تمام می‌شود که دیگر نباید در انتخاب راه حقّ تردید یا ابهامی داشته باشد. 3- علاوه بر ابعاد فوق، اگر از بُعد هستی‌شناسی به مسألۀ اتمام حجت نگاه کنیم، یعنی اگر به محور سنت‌های الهی حاکم بر هستی که همان «امتحانات الهی» است نگاه کنیم، می‌بینیم که بخشی از حساس‌ترین امتحانات الهی برای اتمام حجت هستند.

  • اتمام حجت گاهی اوقات برای کلیّت هدایت است. یعنی به شما اتمام حجت می‌کنند که راه اصلی همین راه خدا و پیغمبری است که می‌شناسید و نه راه دیگر. گاهی اوقات نیز اتمام حجت برای مقدمات این راه است. مثلاً یک نفر ژاپنی، آفریقایی یا آمریکایی دارد زندگی می‌کند، و از دور یک چیزهایی دربارۀ اسلام به گوش او خورده است ولی نمی‌داند این دینی است که باید روز قیامت دربارۀ آن پاسخ بدهد، یعنی از جزئیاتش خبر ندارد. یا اینکه اصلاً دربارۀ اسلام چیزی نشنیده است. خداوند دربارۀ او هم به نوعی اتمام حجت می‌کند، مثلاً شاید با دین خودش برای او اتمام حجت کند و شاید بر اساس وجدانیاتش برای او اتمام حجت کند. ولی به‌هر حال خدا روز قیامت از او هم سؤال خواهد کرد، منتها از او بر اساس درس‌هایی که به او داده است، سؤال می‌کند.

اتمام حجت برای همه است؛ حتی کسی که پیام اسلام به او نرسیده

  • اگر درس اسلام به کسی نرسیده باشد، و مثلاً درس کلیسه و کنیسه یا بودا به او رسیده باشد، روز قیامت بر همان اساس از او سؤال می‌شود. او هم در فضای خودش اتمام حجت دارد. حتی اگر هیچ درسی از دین به او نرسیده باشد، بالاخره او وجدان که داشته است، مثلاً می‌فهمیده که انجام فلان کار، نامردی(خلاف مروّت) است، لذا خداوند از او بر اساس وجدانیاتش سؤال می‌کند.

  • اتمام حجت صرفاً برای اسلام ناب به معنای واقعی کلمه نیست، بلکه گاهی اوقات برای مقدمات رسیدن به هدایت است. گاهی نیز اتمام حجت برای کسانی است که اسلام ناب را پذیرفته‌اند، ولی خدا برای آنها در یک مسائل دیگری اتمام حجت می‌کند.

انسان مرحله به مرحله اتمام حجت می‌شود / موضوع اتمام حجت، صرفاً اسلام آوردن نیست

  • اتمام حجت مراحلی دارد. فقط این نیست که اتمام حجت شود که «شما مسلمان بشوید» و شما هم یا مسلمان بشوید و یا نشوید. مثلاً الان برای ما اتمام حجت شده است که پیامبر اکرم(ص) و امیرالمؤمنین(ع) بر حق هستند. و اینکه نماز واجب است و... و ما نیز همۀ اینها را پذیرفته‌ایم و به آنها عمل می‌کنیم. ولی از این به بعد، اتمام حجت ما دربارۀ این مباحث مقدماتی هدایت نیست بلکه در مباحث دیگری است. مثلاً خداوند به ما اتمام حجت می‌کند که شما می‌توانستید به مدارج خیلی بالاتر برسید ولی خودتان کوتاهی کردید و به آن مراتب بالا نرسیدید. یعنی خدا برای تو اتمام حجت می‌کند که «تو می‌توانستی خیلی بیش از اینها به دین و جامعۀ خودت خدمت کنی ولی کم گذاشتی»

  • موضوع اتمام حجت، صرفاً اسلام آوردن نیست؛ انسان مرحله به مرحله اتمام حجت می‌شود. گاهی خداوند در مقدمات بعیده اتمام حجت می‌کند و گاهی در اصل پذیرش دین، اتمام حجت می‌کند و گاهی نیز در نتایج و سرشاخه‌هایش اتمام حجت می‌کند. به هرحال همه درگیر مسألۀ اتمام حجت هستند.

شیوه‌های اتمام حجت خدا متفاوت است/ خدا برخی را با محبت یا معجزه و برخی را با عقل یا تجربه اتمام حجت می‌کند

  • خداوند می‌خواهد بر همۀ بندگانش اتمام حجت کند، حالا اینکه چه کسی چگونه برایش اتمام حجت می‌شود، یک بحث دیگری است. اتمام حجت انواع و اقسام داد. مثلاً خدا دربارۀ یک کسی، با محبت اتمام حجت می‌کند، دربارۀ یک کسی با معجزه یا کرامت اتمام حجت می‌کند. یا یک کسی را با عقلش اتمام حجت می‌کند، یک کسی را با اتفاقاتی که دراطرافش می‌افتد و برایش تجربه می‌شود. شیوه‌های اتمام حجت خدا اصلاً یکسان نیست. فقط خودِ انسان می‌داند و خدا. البته اگر کسی بخواهد اتمام حجت خودش را انکار کند، می‌تواند انکار کند.

  • خداوند با هر کسی، یک‌طوری اتمام حجت می‌کند. گاهی خداوند به بعضی‌ها حکمت می‌دهد و با همین حکمت با آنها اتمام حجت می‌کند. در روایت دارد، حکمتی که خداوند به اهل کفر یا نفاق می‌دهد برای این است که خدا در روز قیامت از طریق همین حکمت با آنها احتجاج کند(امیرالمؤمنین(ع): إِنَ‏ الْعَبْدَ إِذَا جَاعَ‏ بَطْنُهُ وَ حَفِظَ لِسَانَهُ عَلَّمْتُهُ الحِکْمَةَ وَ إِنْ کَانَ کَافِراً تَکُونُ حِکْمَتُهُ حُجَّةً عَلَیْهِ وَ وَبَالًا؛ ارشاد القلوب/1/205) مثلاً خدا به او می‌گوید: «تو به خاطر حکمتی که داشتی، این را می‌فهمیدی...»

  • گاهی خداوند دعای یک کسی را مستجاب می‌کند و از همین طریق، با او اتمام حجت می‌کند. گویا خداوند به او می‌گوید: «تو با من یک قراری گذاشتی و من دعای تو را مستجاب کردم، حالا تو فهمیدی که کارها دست من است، پس دیگر بی‌توجهی نکن...»

بهترین شیوه برای اتمام حجت، قرآن است

  • اتمام حجت شیوه‌های مختلفی دارد. ولی بهترین شیوه برای اتمام حجت، قرآن است. یعنی اینکه با دریافت نورانیت کلمات قرآن، حق برای انسان آشکار شود. خوشا به حال کسانی که با قرآن برایشان اتمام حجت می‌شود، اینها واقعاً آدم‌های فهمیده‌‌ای هستند. اینها وقتی قرآن را می‌خوانند، می‌فهمند که این یک کلام معمولی نیست؛ این کلام خداوند است.

  • بعضی‌ها در صدر اسلام بودند که تنها با شنیدن چند آیۀ قرآن، به حقانیت دین پیامبر اکرم(ص) پی می‌بردند. مثلاً یک کسی نزد پیامبر اکرم(ص) آمد و عرض کرد: از این آیات قرآن که بر شما وحی شده است برای من بخوانید تا ببینم این دین شما چه می‌گوید؟ حضرت به یکی از اصحاب فرمود که چند آیه برای او بخواند. او هم آیات سورۀ زلزال را برایش خواند. آن مرد با شنیدن دو آیۀ آخر این سوره یعنی آیات: «فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ * وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَه»(الزلزال/7و8) گفت: همین برای من بس است. (عَنْ زَیْدِ بْنِ أَسْلَمَ أَنَّ رَجُلًا جَاءَ إِلَیَّ النَّبِیِّ ص فَقَالَ: عَلِّمْنِی مَا عَلَّمَکَ اللَّهُ فَدَفَعَهُ إِلَی رَجُلٍ یُعَلِّمَهُ الْقُرْآنَ فَعَلَّمَهُ إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ حتی بَلَغَ فَمَنْ یَعْمَلْ مثقال ذره خیرا یره... قَالَ الرَّجُلِ: حَسْبِی فَأُخْبِرَ بِذَلِکَ النَّبِیِّ ص فَقَالَ: دَعْهُ فَقَدْ فِقْهِ الرَّجُلِ؛ تَفْسِیرُ رُوحَ الْبَیَانِ/10/495) یعنی بنا بر شخصیت فکری و روحی او، با همین دو آیه برایش اتمام حجت شد.

  • بعضی‌ها وقتی دانشمند می‌شوند، همین برای آنها اتمام حجت است. شاید شما دانشجویانی که به دانشگاه آمده‌اید و تحصیل می‌کنید، همین یک راه برای اتمام حجت شما باشد. لااقل می‌توان گفت که دانشگاه آمدن شما، ممکن است یک ربطی به اتمام حجت شما داشته باشد. خیلی چیزها در زندگی انسان رخ می‌دهد که معنایش اتمام حجت است. اگر دقت کنید، کم‌کم این موارد را در زندگی خودتان پیدا می‌کنید. خداوند با این اتفاقاتی که برای شما می‌افتد، در واقع دارد با شما سخن می‌گوید. پس دقت کنید که معنای این سخنان را بفهمید.

اتمام حجت ظاهراً نوعی «بی‌تفاوتی» خدا به بنده را نشان می‌دهد

  • عملیات اتمام حجت در زندگی ما بسیار تعیین‌کننده است. خداوند گاهی اوقات در مراحل مختلف زندگی ما تا قبل از اینکه اتمام حجت شود، به ما مهلت می‌دهد ولی اگر اتمام حجت شد، دیگر مهلت نمی‌دهد. خداوند می‌فرماید: «ما راه را به او نشان می‌دهیم، خواه شاکر باشد(و بپذیرد) یا ناسپاس باشد؛ إِنَّا هَدَیْناهُ السَّبیلَ إِمَّا شاکِراً وَ إِمَّا کَفُوراً»(انسان/3)

  • اتمام حجت-به‌ تعبیری- یک بحث سرد است؛ از این جهت که گویا اتمام حجت-‌به ظاهر- یک نوع «بی‌تفاوتی» خدا به بنده را نشان می‌دهد. ولی در همین سردی هم خیلی حُسن وجود دارد. مثلاً اینکه یک ترس یا نگرانی در ما ایجاد می‌کند و این نگرانی موجب بیداری یا حساس شدن ما به موضوع می‌شود.

اصل بحث اتمام حجت ظاهراً بحث سردی است ولی شیوۀ اتمام حجت خیلی گرم و بامحبت است

  • اصل بحثِ اتمام حجت، به ظاهر یک بحث سرد است ولی شیوۀ اتمام حجت خیلی گرم است. یعنی مراحلی که در هدایت طی می‌شود تا به مرحلۀ اتمام حجت برسد، خیلی گرم و بامحبت است. کمااینکه خداوند پیامبری دلسوز و مهربان برای هدایت ما فرستاده و می‌فرماید: «لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَریصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنینَ رَؤُفٌ رَحیمٌ»(توبه/128) یعنی پیامبری فرستاده‌ام که حریص به هدایت شماست، اگر چیزی شما را اذیت کند، او را رنجور خواهد کرد و نسبت به مؤمنین، رئوف و رحیم است. آن‌قدر به شما علاقه دارد که حدّ ندارد.

  • یک نمونۀ دیگری که نشان می‌دهد شیوۀ انجام عملیات اتمام حجت، چقدر گرم است، گودی قتلگاه است؛ همان‌جایی که خداوند، امام حسین(ع) را فدا کرده است تا همه‌چیز روشن شود.

یکی از وجوه فاطمیه، اتمام حجت است/ حماسۀ فاطمیه، بیش از اینکه برای احقاق حق باشد، برای اتمام حجت بود

  • یکی از وجوه فاطمیه، اتمام حجت است. می‌توان گفت فلسفۀ وجودی حضرت زهرا(س) در حماسۀ فاطمیه، بیش از اینکه احقاق حق باشد، اتمام حجت است. چون حضرت زهرا(س) می‌دانستند که آنها دیگر به این سمت نمی‌آیند، ولی رفتند و خودشان را فدا کردند تا اتمام حجت شود.

  • حضرت زهرای اطهر(س) در ماجرای کوچۀ بنی‌هاشم، چنان ناله‌ای زد که گفته می‌شود اکثر مردم مدینه متوجه شدند که یک خانمی دارد ضجه می‌زد؛ آن‌هم نه یک خانم معمولی یا عوام که جیغ زدن برایش ساده باشد، ایشان دختر پیامبر اکرم(ص) بود، با آن‌همه وقار و حیا و محبوبیت و عظمتی که داشتند.

  • وقتی ایشان برای پس گرفتن فدک اقدام کردند، باز هم برای اتمام حجت بود. یعنی: «می‌خواهم نشان دهم که اینها برخلاف گفتۀ پیامبر(ص) مرا صادق(صدیقه) نمی‌دانند» در حالی‌که همه از پیامبر اکرم(ص) شنیده بودند که فاطمه(ص) صدیقه است و دروغ نمی‌گوید. ولی آنها گفتند: «برای اثبات ادعای خودت-دربارۀ فدک- باید شاهد بیاوری!»

گاهی اوقات اتمام حجت، هزینه‌های سهمگین دارد

  • حضرت زهرا(س) بسیاری از زجرها و مظلومیت‌ها را به خاطر اتمام حجت، به جان خرید. امیرالمؤمنین(ع) نیز ساکت نشست تا اتمام حجت شود و مردم بفهمند راهی که رفتند، اشتباه بوده است.

  • گاهی اوقات اتمام حجت، هزینه‌های سهمگین دارد. یعنی گاهی اوقات اگر مردم حجت را زود نپذیرند، هزینۀ اتمام حجت بسیار سنگین خواهد بود، به حدّی که سرهای مظلومانی بریده خواهد شد. خداوند تا آخرش برای اتمام حجت کسانی که حق را دیر می‌پذیرند، ایستاده است ولی چرا ما باید هزینۀ اتمام حجتِ این آدم‌های دیرفهم را بپردازیم؟!

  • حضرت زهرا(س) می‌فرمود: این شتر خلافت را که از مسیرش خارج کردید، از او شیر نخواهید دوشید بلکه خون خواهید دوشید.(أَمَا لَعَمْرِی لَقَدْ لَقِحَتْ فَنَظِرَةٌ رَیْثَمَا تُنْتَجُ ثُمَّ احْتَلَبُوا مِلْ‏ءَ الْقَعْبِ دَماً عَبِیطاً وَ ذُعَافاً مُبِیداً؛ احتجاج/1/109) به عبارت دیگر، این شتر به شما سواری نمی‌دهد بلکه شما را منکوب می‌کند. ولی آنها به تعبیری گفتند: شما دارید سخت می‌گیرید! لذا باید حجت برای آنها تمام می‌شد. همان مردم مدینه که گفتند دارید سخت می‌گیرید، (بعد از حدود 50 سال) خودشان یا فرزندانشان، گرفتار جنایت‌های وحشیانۀ یزید شدند و سربازان یزید، مردم مدینه را بی‌‌رحمانه قتل عام کردند.

ظهور بعد از یک اتمام حجت کامل و حسابی اتفاق خواهد افتاد

  • در جریان اتمام حجت‌، کارِ جامعه به جایی می‌رسد که مردم کمترین بی‌تقوایی‌ها در مدیران جامعه را نخواهند پذیرفت، چون می‌فهمند که این بی‌تقوایی چه بدبختی و فلاکتی برای جامعه خواهد آورد. و حتی کار به جایی می‌رسد که التماس می‌کنیم: «یابن‌الحسن! شما تشریف بیاورید، این فقط کار خودتان است، ما باتقواهای درجه یک را نمی‌شناسیم...» ظهور هم بعد از اتمام حجت کامل و حسابی برای بشریت اتفاق خواهد افتاد. بعد از ظهور، همه‌جا آرام خواهد بود و امور جامعه با اشارۀ آقا امام زمان(ع) درست خواهد شد، چون موضوع دیگر برای همه، دقیقاً جا افتاده است.

مراقب باشید در جریان اتمام حجت، هزینه را برای خودمان و جامعه بالا نبریم

  • برای اتمام حجت، باید موضوع کاملاً برای ما جابیفتد منتها مراقب باشید هزینه را برای خودمان و جامعه بالا نبریم، یعنی سعی کنیم زود موضوع برای ما جابیفتد. بعضی‌ها خیلی زود برای‌شان اتمام حجت می‌شود، یعنی موضوع را خیلی زود درک می‌کنند و باور می‌کنند ولی بعضی‌ها خیلی دیر برای‌شان اتمام حجت می‌شود؛ مثل مردم مدینه.

  • مردم مدینه هزینه را برای خودشان و مخصوصاً برای اولیاء خدا خیلی بالا بردند. آنها دلیل گریه‌های حضرت زهرا(س) را نمی‌فهمیدند و باور نمی‌کردند. حضرت می‌فرمود: «مگر نمی‌بینید که علی(ع) را رها کرده‌اند؟!» آنها می‌گفتند: حالا که طوری نشده است! ... فاطمۀ زهرا(س) بین در و دیوار قرار گرفت تا موضوع را برای مردم روشن کند...



حجت الاسلام و المسلمین پناهیان به مناسبت فاطمیۀ اول، سه شب با موضوع «اتمام حجت» در دانشگاه امیر کبیر سخنرانی می‌کند. در ادامه گزیده‌ای از مباحث مطرح شده در دومین جلسه را می‌خوانید:

در آخرالزمان چه می‌شود که در نزاع حق و باطل، حق پیروز می‌شود؟  

  • در ارتباط با ظهور و اتفاقات آخرالزمان، باید به مفهوم «اتمام حجت» به‌صورت دقیق نگاه کرد. واقعاً چه می‌شود که در نزاع حق و باطل در آخرالزمان، این حق است که پیروز می‌شود؟ همان حقی که در طول تاریخ با وجود بزرگترین اولیاء خدا به این شکل پیروز نشده، حالا چطور می‌شود که در آستانۀ ظهور و در دروان غیبت ولیّ خدا، حق به آستانۀ پیروزی می‌رسد و در واقع امام زمان(ع) هم نقش تمام‌کننده را ایفا می‌کنند؟ یعنی فرآیند نزاع حق و باطل تا قبل از ظهور، خیلی جلو رفته است. این‌طور نیست که هنوز خیلی چیزها برای مردم جانیفتاده باشد و یک‌دفعه‌ای ظهور رخ دهد و حضرت یک‌تنه حق را بر باطل پیروز کند.

امام زمان(ع) برای فرماندهی یک لشکر «سازمان‌یافته» می‌آید نه یک لشکر «پراکنده»

  • ظهور امام زمان(ع) با بعثت پیامبر(ص) خیلی فرق می‌کند؛ بعثت پیامبر(ص) حرکتی در آغاز راه بود و لذا همۀ آن غربت‌ها و مظلومیت‌ها و صبرها قابل توجیه بود. ولی ظهور دیگر نباید در آن شرایط رخ دهد. ظهور در شرایطی رخ می‌دهد که خیلی از مقدمات فراهم شده باشد و الا حضرت تشریف نمی‌آورد. حضرت برای فرماندهی یک لشکر سازمان‌یافته می‌آید، نه برای سازمان‌دهی یک لشکر پراکنده و متشتت. این لشکر حق در تمام دنیا و خصوصاً در منطقه، اگر به این فهم و درک نرسیده باشند که در غیبت حضرت، باید خودشان با هم منسجم و سازمان‌یافته باشند، قطعاً لیاقت فرماندهی حضرت را هم نخواهند داشت. لشکر حق تا قبل از ظهور، باید سازمان‌یافته باشد و همین الان هم نشانه‌های آن را می‌توان دید.

  • شرایط برقراری حکومت جهانی امام زمان(ع)، باید طبق قواعد طبیعی حیات بشر جلو برود. اگر کسی بگوید که خداوند می‌خواهد یک‌دفعه‌ای بدون مقدمه و با معجزه، شرایط ظهور را درست کند، در واقع به دین ما توهین کرده است. چون معنایش این است که این دین با قواعد طبیعی قابل اجرا نیست و نهایتاً خداوند با معجزه و دخالت مستقیم خودش، امور را درست می‌کند و امر فرج را محقق می‌کند. در حالی که خدا می‌خواهد ثابت کند که حق با انسان تناسب دارد و انسان با حقیقت دین تناسب دارد. و طبعِ حق این است که پیروز است، هرچند این پیروزی نیاز به زمان دارد.

اکنون مهمترین نکته در ارتباط با مقدمات ظهور، «اتمام حجت» است/ نامۀ امام به گورباچف جزء فرآیند اتمام حجت بود

  • الان اگر دقت کنید می‌بینید که مهمترین نکته‌ای که در ارتباط با مقدمات ظهور، جلب توجه می‌کند «اتمام حجت» است. به عنوان مثال، امام(ره) -با آن نامۀ تاریخی خود- برای آقای گورباچف اتمام حجت کرد. البته آقای گورباچف آن را قبول نکرد و جامعۀ آنها دچار مشکل شد و این مشکل امروز هم هست، بخصوص الان که گرفتار بحران اوکراین شده‌اند.

  • متاسفانه از آن زمان تا به‌حال اقدام شایسته‌ای در خصوص پیام امام انجام نشده است. گویا برخی از نهادهای تبلیغی ما دچار خواب سی ساله هستند! تمام کشورهای استقلال‌یافته بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، تحت شعاع این پیام امام بودند و الان ما باید برویم این را برای‌شان شرح دهیم، مثلاً بگوییم: امام ما آن زمان به شما توصیه کرده بودند که به دامان غرب پناه نبرید(صحیفه امام/ج‏21/ص221) ولی شما به توصیه‌های امام توجه نکردید و امروز می‌بینید که غربی‌ها تا پای نابودی شما ایستاده‌اند. امروز این کشورها، خودشان هم متوجه این موضوع شده‌اند.

  • الان در میان افراد برجسته در روسیه و بلوک شرق، دیگر گرایش به غرب وجود ندارد چون می‌دانند که سیستم غرب، یک سیستم کاملاً فاسد است و اگر به سمت آن بروند، نابود می‌شوند. و حضرت امام(ره) این واقعیت را خیلی زودتر به آنها گفته بودند. و این جزء فرآیند اتمام حجت بود.

پیام رهبر انقلاب به جوانان غربی هم بخشی از فرآینده اتمام حجت است/ امروز در کنار هر مظلومیتی که رخ می‌دهد، می‌بینید که حق آشکارتر می‌شود

  • رهبر انقلاب هم برای جوانان غربی نامه نوشتند، و این هم قطعه‌ای از فرآیند اتمام حجت است. اینکه الان مردم منطقه ده‌ها هزار کشته و سر بریده داده‌اند نیز جزء فرآیند اتمام حجت است؛ چون امروز در کنار هر مظلومیتی که رخ می‌دهد، می‌بینید که حق آشکارتر می‌شود، اما جهان قدیم این‌طور نبود و مهلت‌های فراوان داده می‌شد تا حق روشن شود، ولی امروز دیگر حق روشن شده است.

  • محیط اطراف خودتان را نگاه کنید. هر مظلومیتی را برای حق دیدید، سرتان را بالا نگه دارید و چند لحظه منتظر بمانید، می‌بینید که حقانیتش بر شما آشکار خواهد شد.

  • امروز وقتی به پیامبر گرامی اسلام(ص) توهین می‌کنند، از آنجایی که توهین‌کنندگان، در بین مردم خودشان به دروغ‌گویی مشهور هستند، وقتی توهین می‌کنند، نه‌تنها توجه مردم آن کشورها به اسلام کمتر نمی‌شود بلکه فروش قرآن بیشتر از قبل می‌شود. اینها یعنی فرآیند اتمام حجت دارد به نتیجه می‌رسد.

فرآیند اتمام حجت باید به پایان برسد تا قیام نهایی رخ دهد /اتمام حجت امیرالمؤمنین(ع) در جنگ صفین

  • وقتی حق روشن شود، خداوند معطل نمی‌کند و اهل حق را نصرت می‌دهد لذا اهل حق هم وظیفه دارند قیام کنند و موانع را از سر راه بردارند. فرآیند اتمام حجت باید به پایان برسد تا قیام نهایی رخ دهد.

  • یک نمونه‌اش در جنگ جمل بود که حضرت یک نفر را با قرآنی که بر روی دست گرفته بود، به سوی آنها فرستاد، آنها دست راست و سپس چپش را قطع کنند و سپس او را کشتند. بعد از این ظلم آشکار و اتمام حجت بود که حضرت اجازۀ جنگ به یارانشان را دادند. (ثُمَّ أَخَذَ الْمُصْحَفَ وَ طَلَبَ مَنْ یَقْرَأُ عَلَیْهِمْ ... مناقب/2/155).

  • در جریان جنگ صفین وقتی معاویه آب را بر روی لشکریان تشنۀ حضرت بست، حضرت پیام فرستادند: «من دوست ندارم قبل از اتمام حجت با شما بجنگنم و با وجود اینکه شما عده‌ای از ما را کشته‌اید، ترجیح می‌دهیم فعلا مقابله به مثل نکنیم تا اینکه اتمام حجت صورت بگیرد»(أَنَا أَکْرَهُ قِتَالَکُمْ قَبْلَ الْإِعْذَارِ إِلَیْکُمْ وَ إِنَّکَ قَدْ قَدِمْتَ بِخَیْلِکَ فَقَاتَلْتَنَا قَبْلَ أَنْ نُقَاتِلَکَ وَ بَدَأْتَنَا بِالْقِتَالِ وَ نَحْنُ مِنْ رَأْیِنَا الْکَفُّ حَتَّى نَدْعُوَکَ وَ نَحْتَجَّ عَلَیْکَ؛ وقعة الصفین/161) و پس از آن هم در حالی که هر دو سپاه در منطقۀ جنگی آمادۀ جنگ بودند، حضرت بیش از یکماه را صرف گفتگو و اتمام حجت کردند و بعد از آن جنگ را آغاز کردند.

  • همچنین امیرالمؤمنین(ع) قبل از جنگ نهروان و همچنین در لحظات پایانی قبل از آغاز جنگ، در زمان‌ها و مراحل متعدد و مختلف با آنها اتمام حجت کردند و تا اینکه بسیاری از آنها برگشتند و حضرت پس از اتمام حجت مجدد با افراد باقیمانده باز هم صبر کردند تا وقتی آنها جنگ را آغاز کردند، و یک نفر از یاران حضرت را کشتند. و آنگاه بود که حضرت اجازۀ جنگ به یارانشان دادند.(حَتّى اتِیَ بِرَجُلٍ قَتیلٍ مُتَشَحِّطٍ بِدَمِهِ...؛ مروج الذهب/2/405)

امروز جریان اتمام حجت برخلاف گذشتۀ تاریخ، با سرعت زیاد در جریان است/ فتنه‌های آخرالزمان در فرآیند اتمام حجت، سبب رسوایی منافقین می‌شوند

  • قبل از قیام نهایی، فرآیند اتمام حجت باید به‌طور کامل انجام شود و شما می‌توانید ببینید که امروز جریان اتمام حجت، بر خلاف آنچه در تاریخ می‌گذشته(بسیار بهتر از آنچه تاکنون در تاریخ رخ داده) با سرعت  و به خوبی دارد اجرا می‌شود. مثلاً شما می‌توانید یک نمونه از اتمام حجت در آخرالزمان را در این روایت ببینید که پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: «در آخرالزمان از فتنه ناراحت نباشید، چون فتنه‌های آخرالزمان منافقین را رسوا می‌کند؛ لا تَکرِهُوا الفِتنَهَ فِی آخِرالزَّمانِ فَاِنَّها تُبیرُ المُنافِقِین»( کنز العمّال/٣١١٧٠) فتنه یعنی امتحانی که در شرایط غبارآلود گرفته می‌شود، یعنی به‌هم ریختگی حق و باطل، یعنی به اشتباه انداختن. ولی پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید از این فتنه‌ها در آخرالزمان ناراحت نباشید چون منافقین را رسوا می‌کند. دقت کنید که نمی‌فرماید «کفار رسوا می‌شوند»، چون کفار کاملاً برملا شده‌اند. در این فتنه‌ها، منافقین خودشان را لو می‌دهند.

  • فتنه‌های آخرالزمان در فرآیندی از اتمام حجت، موجب می‌شوند منافقین رسوا شوند و لو بروند. اما در صدر اسلام اصلاً این‌گونه نبوده است؛ مثلاً اینکه علیه امیرالمؤمنین(ع) تهمت می‌زدند، و سالهای سال ایشان را لعن می‌کردند(حدود هزار سال) الان چه کسی می‌تواند به حضرت امام(ره) تهمت بزند؟ حتی در زمان حیات حضرت امام(ره) هزاران تهمت به ایشان می‌زدند که الان برطرف شده است. مثلاً می‌گفتند امام «جنگ‌طلب» است! ولی الان کسی نمی‌تواند این تهمت را به امام بزند.

کسی که بعد از شفافیت حق و اتمام حجت کامل، حق را قبول نکند مستحق شمشیر امام زمان(ع) است

  • امروز آمریکایی‌ها نمی‌توانند علیه داعشی‌ها موضع‌گیری نکنند و نمی‌توانند به آنها مخفیانه کمک نکنند چون راه حلی جز استفاده از داعشی‌ها برای کنترل منطقه ندارند. وقتی هم که به داعشی‌ها کمک می‌کنند، چهرۀ واقعی آمریکا دیگر پنهان نمی‌ماند، لذا مردم متوجه حمایت علنی آمریکا از داعش می‌شوند و آمریکا بیش از پیش رسوا می‌شود؛ این یعنی تمام حجت. دیدن همین واقعیت، حجت را برای همه تمام می‌کند. وقتی حجت برای کسی تمام شود ولی او باز هم بعد از شفافیت حق و در زمان پایان یافتن حجت، حق را قبول نکند. او واقعاً مستحق شمشیر امام زمان(ع) است.

امروز بسیاری از حق را می‌توان با تجربه اثبات کرد و این یعنی فرآیند اتمام حجت

  • الان شرایط به‌گونه‌ای است که بسیاری از حق را می‌توان با تجربه اثبات کرد و این به معنای فرآیند اتمام حجت است. مثلاً امروز با تجربه و بر اساس علم روانشناسی و فیزیولوژی می‌توان فهمید که موسیقی چه آثاری روی انسان دارد و چه نوع موسیقی‌ای خوب است؟(سوای اینکه حلام است یا حرام) امروز آثار منفی نگاه حرام را هم می‌توان با تجربه به‌دست آورد. با تجربه می‌توان اثر دعا را بر روی انسان فهمید(کمااینکه برخی دانشمندان تجربیاتی در این زمینه دارند) حتی آثار مثبت مناجات و نماز شب را هم می‌توان فهمید. آثار منفی نگاه حرام را هم می‌توان با تجربه به‌دست آورد. مثلاً به تجربه می‌توان ثابت کرد که خواندن نوافل علی‌رغم اینکه از انسان وقت می‌گیرد، ولی در مجموع موجب می‌شود که وقت انسان در طول شبانه‌روز برای کارهای دیگر باز شود.

تجربۀ دموکراسی نشان می‌دهد جنایات دموکراسی از حکومت‌های دیکتاتوری هم بیشتر است

  • در عرصۀ سیاست هم می‌توان از تجربۀ بشری استفاده کرد و حق را فهمید و اثبات کرد. از بنده سؤال کردند: دربارۀ اینکه تجربۀ حکومت دینی در مسیحیت و حکومت‌های دینی قبلی در جهان اسلام، شکست خورده است، شما چه پاسخی دارید؟ بنده گفتم: آیا آنها واقعاً دینی بودند؟! درست است که اسم آنها دینی بوده، ولی واقعاً دینی نبودند.

  • امروز تجربۀ دموکراسی-که جایگزین انواع حکومت‌های قبلی شده- نشان می‌دهد که جنایت‌های دموکراسی از حکومت‌های دیکتاتوری هم بیشتر است. آیا می‌توانید به عنوان نمونه یک کشور دموکراتیک غیرجنایتکار را در جهان پیدا کنید؟! آنها حتی برای مردم خودشان هم خوب نبوده‌اند، به حدّی که در آمریکا(که مثلاً قدرتمندتر از بقیه است) جنبش‌های 99 درصد علیه یک درصد رخ داده و دچار مشکلات اقتصادی و اجتماعی هستند.

  • شما دین و ایمان را کنار بگذارید، و به دنبال یک روش بهتر برای زندگی کردن و ادارۀ جوامع بشری باشید. آیا امروز-که روش غربی‌ها به بن‌بست رسیده- کسی هست که یک روش بهتر برای زندگی کردن یا برای ادارۀ جوامع بشری داشته باشد؟

امروز واقع‌بینی با آرمان‌گرایی یکی شده است

  • امروز واقع‌گرایی یا واقع‌بینی خیلی به نفع حق شده است. امروز واقع‌بینی با آرمان‌گرایی یکی شده است. مثلاً برخی معتقد هستند که با مسألۀ انرژی هسته‌ای نباید آرمانی برخورد کرد، یعنی باید یک‌مقدار از آرمان‌های انقلابی خودمان کوتاه بیاییم تا راحت‌تر زندگی کنیم و کارخانه‌های‌مان بچرخد. منتها باید دید که اگر از آرمان‌ها کوتاه بیاییم، واقعاً کارخانه‌هایمان خواهد چرخید؟ واقعیت این است که نخواهد چرخید.  

  • اگر دشمنان ما حاضر بودند ظلم نکنند و اگر حاضر بودند جایی را آباد کنند، می‌رفتند افغانستان را آباد می‌کردند. اگر اینها یک‌ذره شعور و قدرت داشتند و به کشور عراق، امنیت می‌دادند(برخلاف وضع امروز که عراق روزانه ده‌ها کشته می‌دهد)، می‌توانستند در تبلیغات خودشان بگویند: «ما آمدیم و با برقراری دموکراسی، به افغانستان و عراق آبادانی و امنیت را هدیه کردیم!‌» و این‌کار اگر انجام می‌شد، از نظر تبلیغاتی خیلی به نفع آنها بود. آنها اگر می‌توانستند این‌کار را انجام دهند، جمهوری اسلامی به حاشیه می‌رفت و ضعیف می‌شد. ولی دشمنان ما -دیگر قدرت یا فرصت این کار را نداشته‌اند- و به‌حدّی نادان هستند که در عراق و افغانستان، آن‌قدر بر سر مردم بدبختی آوردند که مردم از آنها متنفر شدند.

واقع‌گرایی می‌گوید لازمۀ بقای دشمنان ما نابودی ماست و لازمۀ بقای ما نابودی آنهاست/ در شرایط امروز، هرکس تصمیم بگیرد که بمانیم، خود به خود به یک انقلابی تبدیل می‌شود

  • ما الان بر اساس آرمان‌گرایی این سخن را نمی‌گوییم. اتفاقاً ما هم می‌گوییم باید چرخ کارخانه‌ها بچرخد. منتها مسأله این است که اگر ما کوتاه بیاییم، دشمنان ما نمی‌گذارند این اتفاق بیفتد؛ چون واقعیت این است که لازمۀ بقای آنها نابودی ماست و لازمۀ بقای ما نابودی آنهاست. فهمیدن این واقعیت نیاز به دین و ایمان هم ندارد، فقط کمی عقل و تجربه و محاسبه می‌خواهد. این واقعیت را دشمنان ما هم با محاسبه فهمیده‌اند لذا از دشمنی با ما دست بر نمی‌دارند، چون می‌دانند اگر ما بمانیم، آنها نابود خواهند شد.

  • اگر ما بمانیم آنها نابود می‌شوند، و دلیلی هم ندارد که ما برای اینکه آنها بمانند، خودمان را نابود کنیم! پس وقتی تصمیم گرفتیم که بمانیم، خود به خود به یک انقلابی تبدیل می‌شویم. یعنی همین‌که بخواهیم زندگی کنیم، می‌شویم انقلابی! الان حق این‌قدر شفاف شده است و این فرآیند اتمام حجت است.

ما در اواخر فرآیند اتمام حجت هستیم / باطل، خودش دارد بطلان خود را اثبات می‌کند

  • خبر جدید در عالم این است که فرآیند حجت دارد به اتمام می‌رسد یعنی انشاءالله دیگر اواخر فرآیند اتمام حجت است. به عبارت دیگر، خداوند دارد حق را برای همه جا می‌اندازد. همه‌چیز دارد روشن می‌شود. میلیون‌ها نفر در منطقه، در همین یک‌سال اخیر در جهت آرمان‌های مقاومت در برابر استکبار، از صفر به صد رسیده‌اند. به حدّی که شما جوانان حزب‌اللهی هم پیش آنها کم می‌آورید. این جزء فرآیند اتمام حجت است، بدون اینکه جمهوری اسلامی برای این کار هزینه کرده باشد. حتی اگر ما تمام بودجۀ سی سالۀ خودمان را خرج می‌کردیم، نمی‌توانستیم این بیداری را ایجاد کنیم.

  • باطل، خودش دارد بطلان خود را اثبات می‌کند، البته این فرآیند زمان می‌برد، ولی قطعی است. مگر اینکه یک باطل جدیدی بیاید و بتواند روند پیروزی حق را متوقف کند، و دوباره حق را مظلوم قرار دهد، ولی تصورش خیلی سخت است. در زمان امام حسن(ع) می‌شد مردم فریب بخورند و بگویند: «ما صلح می‌خواهیم، ما می‌خواهیم زندگی کنیم...» ولی الان دشمن ما در شرایطی قرار دارد که نمی‌تواند بگذارد چنان وضعی پیش بیاید. الان اگر ما کوتاه بیاییم، داعش به مرزهای ما می‌رسد و برای داعش مهم نیست که ما با آمریکا صلح کرده‌ایم یا صلح نکرده‌ایم، آنها فقط نابودی ما را می‌خواهند.

بعضی‌ها می‌خواستند چهرۀ استکبار لیبرالی را در کشور ما محبوب قرار دهند/ امروز همه می‌دانند داعشی‌ها اذناب آمریکای لیبرال هستند

  • بعضی‌ها می‌خواستند چهرۀ استکبار لیبرالی را در کشور ما محبوب قرار دهند. ولی الان- با حمایت استکبار از داعش- همه‌چیز روشن شده است. الان هیچ آدم عاقلی نیست که نفهمد داعشی‌ها اذناب آمریکا هستند. ببینید امروز حق چقدر روشن و آشکار شده است! ولی یک عده‌ای باز هم نمی‌خواهند حق را ببینند، و این مشکل از خودشان است.  وقتی که خدا می‌خواهد حجت را تمام کند، دلایل را واضح و آشکار می‌کند. آن‌وقت هر کسی این حق آشکار و روشن را نپذیرد، نابود می‌شود.

پیامبر(ص) عمداً برخی از حقایق را زیاد آشکار نمی‌کرد تا کسانی که نمی‌پذیرند زود نابود نشوند

  • پیامبر گرامی اسلام(ص) عمداً برخی از حقایق را زیاد آشکار نمی‌کرد تا به مردم فرصت بدهد و کسانی که نمی‌پذیرند، زود نابود نشوند. امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: اینکه پیامبر(ص) در تعیین جانشین خود، از کلمۀ مولا استفاده کرد، به همین دلیل است(فَبَعَثَهُ اللَّهُ بِالتَّعْرِیضِ لَا بِالتَّصْرِیحِ وَ أَثْبَتَ حُجَةَ اللَّهِ تَعْرِیضاً لَا تَصْرِیحاً بِقَوْلِهِ فِی وَصِیِّهِ مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا مَوْلَاه...؛ احتجاج طبرسی/1/255) مولا حداقل دو یا سه معنا دارد؛ یک معنایش غلام است، یک معنایش سرپرست است و یک معنایش دوست است. و این کلمه در ادبیات عرب، در هر سه معنای فوق هم استفاده می‌شود.

  • درست است که از لحن سخن پیامبر(ص) -و سایر قرائن و علائم- معلوم می‌شود که منظور پیامبر(ص) از مولا، همان سرپرست است اما چرا پیامبر(ص) به‌جای عبارت «مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا مَوْلَاه» نفرمود که علی(ع) با این مشخصات، وصیّ بلافصل من است؟ امیرالمؤمنین(ع) در روایت فوق توضیح می‌دهد که دلیلش این است که پیامبر(ص) می‌خواست یک‌مقدار ابهام باقی بماند تا اگر کسی این سخن را نپذیرفت، بلافاصله عذاب بر سرش نازل نشود و سریع نابود نشود. به همین دلیل است که پیامبر(ص) «رحمه للعالمین» است یعنی هم برای مؤمنین و هم برای کفار، رحمت است.(وَ أَمَّا قَوْلُهُ لِلنَّبِیِّ وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعالَمِینَ- وَ إِنَّکَ تَرَى أَهْلَ الْمِلَلِ الْمُخَالَفَةِ لِلْإِیمَانِ وَ مَنْ یَجْرِی‏...؛ همان منبع)

فلسفۀ نابودی برخی اقوام در آستانۀ ظهور چیست؟/ اگر حق خیلی روشن شود، هر کسی آن را نپذیرد نابود خواهد شد

  • امام صادق(ع) نیز می‌فرماید: «خداوند پیامبر ما را مبعوث کرد به «به در می‌گویم؛ ای دیوار، تو گوش بده!»؛ إِنَّ اللَّهَ بَعَثَ نَبِیَّهُ ص بِإِیَّاکَ أَعْنِی وَ اسْمَعِی یَا جَارَة»(تفسیر قمی/1/16) و (شبیه این روایت را دربارۀ قرآن نیز داریم. امام صادق(ع): نَزَلَ الْقُرْآنُ بِإِیَّاکِ أَعْنِی وَ اسْمَعِی یَا جَارَةُ؛ کافی/2/631) و این هم به معنای تعریض -یا اشاره‌ای بودن- است. کمااینکه در قرآن کریم نیز آیات محکم و متشابه داریم و آنهایی که در قلبشان مرض هست، از متشابهات قرآن سوء استفاده می‌کنند.(مِنْهُ آیاتٌ مُحْکَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ فَأَمَّا الَّذینَ فی‏ قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْویلِه؛ آل‌عمران/7) اصلاً دین ما این‌طوری است. یک نمونۀ دیگرش هم این است که اسم دوازده امام در قرآن کریم نیامده است. اما چرا تصریح نشده است؟ برای اینکه اگر حق خیلی روشن می‌شد، هر کسی نمی‌پذیرفت نابود می‌شد.

  • حالا فلسفۀ اقوامی که در آستانۀ ظهور نابود می‌شوند چیست؟ فلسفه‌اش این است که حجت بر آنها تمام شده و آنها حق را نمی‌پذیرند و نابود می‌شوند. بعضی‌ها به اشتباه تصور می‌کردند که امام زمان(ع) می‌آید و گردن همۀ گنهکاران را می‌زند! در حالی که این‌طور نیست. لااقل الان در منطقه معلوم شده است که اگر حضرت بیایند، گردن چه کسانی را می‌زنند؛ همان کسانی که می‌دانند دارند چه جنایت‌هایی انجام می‌دهند.

ما در فرآیند اتمام حجت چه وظیفه‌ای داریم؟/ 1. فرآیند اتمام حجت را در ارتباط با خودمان ببینیم

  • ما در فرآیند اتمام حجت چه وظیفه‌ای داریم؟ 1- اینکه ببینیم خداوند چگونه دارد با ما اتمام حجت می‌کند؟ اولین وظیفۀ ما این است که فرآیند اتمام حجت را در ارتباط با خودمان ببینیم و مراقب باشیم که الان خدا در چه زمینه‌ای یا در چه موضوعی دارد حجت را بر ما تمام می‌کند؟ چه در زندگی فردی و چه در زندگی اجتماعی. مثلاً گاهی یک نفر دارد از جلوی درِ مسجد رد می‌شود و یک آیۀ قرآن به گوش او می‌خورَد و برایش اتمام حجت می‌شود. او هم خودش می‌فهمد که برایش اتمام حجت شده، هرچند ممکن است جدی نگیرد و بی‌اعتنایی کند.

  • از خدا بخواهیم آن جاهایی که دارد برای ما اتمام حجت می‌کند، این اتمام حجت را به ما بفهماند. شاید خدا دارد حجت را بر ما تمام می‌کند که نه‌تنها به راه حق بیاییم و در آن ثابت قدم باشیم، بلکه یک‌طوری زندگی کنیم که سرباز حضرت باشیم. شما که می‌دانید مولای شما دارد می‌آید، چرا هنوز مثل قبل دارید زندگی می‌کنید؟

  • امام صادق(ع) دربارۀ این آیه «برای خدا حجت بالغه(حجتِ رسا و تمام) است؛ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبالِغَةُ»(انعام/149) توضیح می‌دهند و می‌فرمایند: «خداوند در روز قیامت به بنده‌اش می‌فرماید: بندۀ من! تو می‌دانستی؟ اگر بگوید که می‌دانستم، خداوند به او می‌فرماید: چرا به چیزی که می‌دانستی عمل نکردی؟ و اگر بگوید که من نمی‌دانستم، خداوند می‌فرماید: چرا نرفتی یاد بگیری که عمل کنی؟ و این حجت بالغه است؛ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى یَقُولُ لِلْعَبْدِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَبْدِی أَ کُنْتَ عَالِماً فَإِنْ قَالَ نَعَمْ قَالَ لَهُ أَ فَلَا عَمِلْتَ بِمَا عَلِمْتَ وَ إِنْ قَالَ کُنْتُ جَاهِلًا قَالَ لَهُ أَ فَلَا تَعَلَّمْتَ حَتَّى تَعْمَلَ فَیَخْصِمُهُ وَ ذَلِکَ الْحُجَّةُ الْبَالِغَة»(امالی مفید/228) و خداوند این را در زندگی هر کسی به خودش نشان می‌دهد که او می‌توانسته این کار را انجام بدهد ولی کوتاهی کرده و انجام نداده است. لذا بدانید که خداوند برای تک‌تک آدم‌های گمراه نیز، به یک نوعی اتمام حجت می‌کند.

2. دومین وظیفۀ ما این است که در فرآیند اتمام حجت، مشارکت کنیم

  • دومین وظیفۀ ما این است که در فرآیند اتمام حجت، مشارکت و کمک کنیم. آیا امروز کسی هست که پیامبر اکرم(ص) و قرآن را یاری کند؟  سعی کنید خودتان هم در این فرآیند اتمام حجت، مشارکت کنید. در فرآیند اتمام حجت، اگر دست یک نفر را هم بگیرید، خدا دست شما را دو برابر خواهد گرفت. در امور معنوی، محدودیتی در پاداش الهی برای ما وجود ندارد و گاهی اوقات این پاداش به صورت تصاعدی بالا می‌رود. مثلاً اگر شما دو نفر را هدایت کنید، آن دو نفر هم دو نفر دیگر را هدایت کنند، ثواب کار آنها نیز برای شما نوشته می‌شود. و آن چهار نفر هم چند نفر دیگر را هدایت کنند، دوباره ثواب آنها نیز برای شما نوشته می‌شود و لذا ثواب شما به صورت تصاعدی و نامحدود افزایش پیدا می‌کند.

وقتی حجت تمام شد، هم بزرگترین ثواب‌ها منتظر فرد و جامعه است و هم بزرگترین عقاب‌ها و بلاها

  • خلاصۀ بحث اینکه، باید جهان متفاوتِ معاصر خودتان را درک کنید، وقتی خداوند حجت را تمام می‌کند هم بزرگترین ثواب‌ها منتظر فرد و جامعه است و هم بزرگترین عقاب‌ها و بلاها منتظر فرد و جامعه است. وقتی اتمام حجت شود، دیگر فرصت انتخاب نیست. امام صادق(ع) می‌فرماید: قبل از ظهور ایمان خودتان را تکمیل کنید، چون در آستانۀ ظهور دیگر فرصت تکمیل ایمان نیست.(فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ‏ یَوْمَ یَأْتِی بَعْضُ آیاتِ رَبِّکَ لا یَنْفَعُ نَفْساً إِیمانُها لَمْ تَکُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ‏ فَقَالَ الْآیَاتُ هُمُ الْأَئِمَّةُ وَ الْآیَةُ الْمُنْتَظَرَةُ هُوَ الْقَائِمُ ع فَیَوْمَئِذٍ لَا یَنْفَعُ نَفْساً إِیمَانُهَا لَمْ تَکُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلِ قِیَامِهِ بِالسَّیْفِ وَ إِنْ آمَنَتْ بِمَنْ تَقَدَّمَهُ مِنْ آبَائِهِ ع؛ کمال‌الدین/1/18) هر کسی هرچقدر ایمان دارد، با همان ایمان مورد امتحان قرار می‌گیرد و لذا ممکن است انسان در اثر یک ضعف در ایمانش، نابود شود. وقتی که حجت تمام شود، دیگر خدا مهلت نمی‌دهد و این خاصیت اتمام حجت است.

  • همۀ ما برای حق آفریده شده‌ایم. اگر حق برای ما در ابهام باشد، به ما مهلت می‌دهند که -حق را بشناسیم و- انتخاب کنیم. ولی اگر حق در ابهام نباشد، دیگر به ما مهلت نمی‌دهند.

  • از خدا می‌خواهیم ما را جزء کسانی قرار ندهد که بعد از روشن شدن حق، ساکت نشستند؛ مثل آن مردم نامرد مدینه که حقانیت حضرت زهرا(س) را دیدند و همه‌چیز برای‌شان روشن شد، ولی ساکت نشستند و از ایشان دفاع نکردند... 

  • سـربـــازان جنـگــــ نـرم

مکالمه دوستان (۰)

هنوز هیچ مکالمه ای ثبت نشده است

ارسال مکالمه

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی