غزه دلهای ما درانتظار منجی؛مولای من بتاب!
آه! مولای غریب من! این روزها که دلت از غم جانگداز غزه خون است؛ با تو می گویم و می دانم که هرجا مسلمانی و مظلومی، زیر بار ظلمی، بی تاب می شود و قطره اشکی از گونه معصوم کودک بی پناهی بر زمین می چکد، تو بیتاب تر و دلخون تر از او، به امید فرج نفس می زنی و برای آمدنت لحظه ها را می شماری.
- ۰ مکالمه
- ۲۹ مرداد ۹۳ ، ۱۴:۴۳