جمعههای انتظار
به نام خدای مهربان- السلام علیک یا داعی الله و ربانی آیاته...
سلام برتو ای دعوت کننده به سوی خدا و مظهر آیات و نشانه های الهی...
سلام بر تو که سایهی مهربانیت بر سر آنانی گسترده است که خاطرخواه خدایند و خدا خاطر خواهشان است.
سلام بر تو که خشم و غضبت بر آنانی فرود می آید که با نفس پرستی و هواخواهی خود را از حبل المتین الهی دور ساخته و مطیع دنیا شده اند.
سلام بر تو که آفتاب هدایتی و دست انتقام الهی از جبارین و متکبرین...
مولای! ما ریزه خواران سفرهی اهل بیت علیهم السلام که دست گداییمان به سوی خدا، تو و اجداد طاهرینت تا ابد زندگی هایمان دراز است، از تو می خواهیم که دستگیرمان باشی در بصیرت به تو، راه تو، دعوت تو و همه ی آنچه که ما را به ظهور اعظمت پیوند می دهد تا مباد که در وانفسای ایمان و تقوا از صراط الهی دور شویم و گرفتار سخط خدای مهربان و تو که نور خدایی و دست انتقام الهی از آنانی که ایمانشان را به حراج دنیا گذاشتهاند.
حدیثی از امیرمؤمنان، امام علی علیهالسلام دربارهی امام مهدی(عج)
ابن زریر غافقى از على(ع) شنیده است که مىفرمود:
«او با تعداد دوازده هزار تن حداقل و پانزده هزار تن حداکثر، خروج مىکند، ترس و وحشت پیشاپیش او (بدل دشمنان) راه مىیابد.(1)
***
طرح گرافیکی
السلام علیک یا اباصالح المهدی(عج)
برای دریافت پوستر در ابعاد بزرگ روی تصویر کلیک کنید
ویژگیهای امام مهدی(عج)
اقتدار
«براساس آموزههاى بنیادى و اصلى دین اسلام، هدف از استفاده از قدرت، به پا داشتن حق و دفع باطل است. سیره پیامبر صلّى اللّه علیه و اله، حضرت على علیه السّلام و امام حسین علیه السّلام و منش امام مهدى (عج) بیانگر این انگاره است. دین اسلام در عرصۀ عمل و رفتار اجتماعى، براى حق بالاترین ارزش را قائل است و در مقام کاربرد قدرت، معتقد است که آنرا باید براى بهپا داشتن حق و نفى باطل مورد استفاده قرار داد (برعکس تمامى دولتهاى باطل در همۀ دورانهاى تاریخ که قدرت را براى نفع شخصى، رسیدن به مقام و ثروت و شهرت و نابودى رقیبان و ... به کار بردهاند). امام على علیهالسّلام پس از کسب خلافت فرمود:
«... این کفش پاره در نزد من دوستداشتنىتر از حکومت بر شما است؛ مگر اینکه حقى را به پا دارم و یا باطلى را دفع کنم».(2) همچنین از دیدگاه اسلام کاربرد بنیادین قدرت براى تحقق عدالت و نفى ظلم است.(3) پس از آنکه حضرت قیام کرد و ظلم و فساد را از بین برد و عدالت را برقرار ساخت، دیگر نیازى به کاربرد زور و قدرت نیست؛ چنانکه در روایات متواترى آمده است: «یملأ الارض عدلا و قسطا کما ملئت جورا و ظلما».(4) آن حضرت در آغاز قیام، ابتدا با منطق و برهان و گفتوگو، سعى در ارشاد همۀ مردم و پرهیز از خشونت و درگیرى دارد و تنها در صورت مخالفت و دشمنى با آن حضرت، به جهاد با آنان مىپردازد و این جهاد، از امدادهاى الهى و یارى او برخوردار بوده و او با شدّت، دشمنان خدا را سرکوب مىکند. پس هدف اصلى قیام، رستگارى مردم و دستگیرى از آنان است؛ نه سرکوبى و رفتار خشونتآمیز با آنان. تنها گروه فساد و ظلمپیشه در تیررس سختگیرىها و جنگهاى حضرت خواهند بود و مردم در صلح، آرامش، احترام و عزّت زندگى خواهند کرد. از طرفى دولت مهدى (عج)، خود از اقتدار، نفوذ و صولت معنوى و الهى برخوردار است و در دلهاى مردم جا دارد و آنان با دیدۀ محبت، عشق و رضایت به این دولت نگاه مىکنند. بدکاران و بداندیشان نیز (که گروه اندکى هستند)، همواره در ترس و تشویش به سر مىبرند، بهطورى که قدرت مخالفت از آنان سلب مىشود یا از بین مىروند.»(5) «... این اقتدار و حاکمیت ناشى از شأن امامت و نصرتهاى الهى است. دستورات و خواستههاى ایشان در تمامى عالم به خوبى انجام مىشود و کسى جرأت کوچکترین مخالفت با آنرا ندارد. از طرفى با نابودى سردمداران کفر و الحاد، زمینههاى مخالفت و کارشکنى و نفاق در جامعه از بین مىرود و مردم آزادانه و با اختیار و آگاهى، به سوى حضرت مهدى (عج) کشیده مىشوند. پس اقتدار و نفوذ ایشان معنوى و خداگونه است و رابطه ایشان با مردم رابطۀ امام و رهبر مردمى و اخلاقى است و قیام و ظهور آن حضرت نیز براى مردم و نجات و رستگارى دنیوى و اخروى آنان مىباشد.»(6)
«یکى از ویژگىهاى قیام و ظهور مهدى موعود، فراگیرى و گستردگى آن-از شرق و غرب عالم-است. سلطه و برترى آن حضرت-پس از شکست دشمنان و گروه باطل-به سراسر جهان کشیده شده و تمامى کشورها، شهرها و سرزمینها، تحت قدرت و نفوذ او قرار خواهد گرفت. هیچ انسانى از حکومت فراگیر او بیرون نبوده و هیچ منطقهاى از سلطۀ دولت او بیرون نخواهد بود. خداوند تمامى شهرها و کشورها را به دست او فتح و مکاتب و آیینهاى غیر الهى را نابود خواهد کرد. همۀ اجتماعات، نژادها، فرهنگها و ملّتها، تحت مدیریت و تدبیر حضرت مهدى (عج) قرار گرفته و هدایت و کنترل اوضاع و احوال جوامع و کشورها در دست او خواهد بود... پس آن حضرت اقتدار و نفوذى فراگیر بر سراسر کرۀ زمین خواهد داشت.»(7)
اقتدار امام مهدی(عج) در کلام امام(ره) و رهبری مدظله العالی
«ما همه انتظار فرج داریم و باید در این انتظار خدمت کنیم. انتظار فرج، انتظار قدرت اسلام است و ما باید کوشش کنیم تا قدرت اسلام در عالم تحقق پیدا کند و مقدمات ظهور-انشاء الله- تهیه بشود.»(8)
«استقرار عدالت، چه در سطح جهانی - آن طور که آن وارث انبیا انجام خواهد داد و چه در همه بخشهای دنیا، احتیاج به این دارد که مردمان عادل و انسانهای صالح و عدالتطلب، قدرت را در دست داشته باشند و با زبان قدرت با زورگویان حرف بزنند. با کسانی که سرمست قدرت ظالمانه هستند، نمی شود با زبان نصیحت حرف زد؛ با آنها باید با زبان اقتدار صحبت کرد. آغاز دعوت پیغمبران الهی با زبان نصیحت است؛ اما بعد از آنکه توانستند طرفداران خود را گرد آورند و تجهیز کنند، آنگاه با دشمنان توحید و دشمنان بشریت، با زبان قدرت حرف می زدند.
شما ببینید در همین آیه کریمه قرآن که راجع به قسط صحبت میکند و میگوید خدای متعال همه پیغمبران را فرستاد، «لیقوم النّاس بالقسط»؛ برای اینکه قسط و عدالت را در جامعه مستقر کنند، بلافاصله میفرماید: «و انزلنا الحدید فیه بأس شدید و منافع للنّاس»؛ یعنی پیغمبران علاوه بر اینکه با زبان دعوت سخن می گویند، با بازوان و سرپنجگان قدرتی که مجهّز به سلاح هستند و با زورگویان و قدرتطلبان فاسد، معارضه و مبارزه میکنند. پیغمبر اکرم وقتی به مدینه آمد و نظام اسلامی را تشکیل داد، آیات قرآن را بر مردم می خواند، به گوش دشمنان هم می رسانید؛ اما به این اکتفا نمی کرد. کسانی که طرفدار عدالت هستند، در مقابل زورگویان و زیادهطلبان و متجاوزان به حقوق انسانها باید خود را به قدرت مجهّز کنند. لذا شما میبینید از روزی که نظام اسلامی به وجود آمد - یعنی اسلام مجهّز به قدرتِ یک ملت بزرگ و امکانات یک کشور و دولت بزرگ شد - دشمنان اسلام حرکت اسلام را جدّی گرفتند و علاقهمندان و طرفداران اسلام هم در اطراف و اکناف عالم امیدوار شدند. بسیاری از پیغمبران در میدان مبارزه و جهاد مقدّس و قتال قدم می گذاشتند: «و کأیّن من نبىٍ قاتل معه ربّیون کثیرٌ»
بعضیها بی توجّه، از جدایی دین و سیاست حرف می زنند؛ یعنی دین را به گوشههای خلوت برانند و انسان دیندار، فقط به نصیحت اکتفا کند! در اینجا نصیحت نمی تواند کاری بکند. آنچه می تواند قدرتها را مهار و تهدید کند و در برابر ظلم و فساد مقاومت نماید و ریشه آن را بَرکند یا آن را متزلزل سازد، قدرت الهی و اسلامی است؛ قدرت سیاسی ای است که در اختیار احکام اسلامی باشد. امام زمان ارواحنافداه با اقتدار و قدرت و تکیه بر توانایی ای که ایمان والای خودِ او و ایمان پیروان و دوستانش، او را مجهّز به آن قدرت کرده است، گریبان ستمگران عالم را میگیرد و کاخهای ستم را ویران می کند.»(9)
قدرت شیعیان در دولت امام مهدی(عج)
امام صادق علیه السلام فرمود:
«ان الله نزع الخوف من قلوب شیعتنا و أسکنه قلوب أعدائنا، فواحدهم أمضی من سنان و أجرأ من لیث، یطعن عدوه برمحه و یضربه بسیفه و یدوسه بقدمیه»
خداوند خوف و ترس را از قلوب شیعیان ما برکنده و آن را در قلب دشمنان ما جای می دهد. از این رو هر کدام از آنان برنده تر از نیزه و پرشهامت تر از شیرند. دشمنان را با سرنیزه ی خویش زخم کاری می زنند و بوسیله ی شمشیر از پای درمی آورند و پایمال می سازند.
***
صوت
زیارت آل یاسین
قرائت معروف زیارت آل یاسین با نوای استاد فرهمند آزاد
***
شعری از حبیب اله چایچیان برای امام مهدی (عج)
مهدی است آن که نهضت قرآن به پا کند/ مهدی است آن که نیک و بد از هم جدا کند
مهدی است آن که پرتو توحید پاک را/ در قلبهای تیره و آلوده جا کند
مهدی است آن که در شب میلاد او، خدا/ او را به «مَرحَبا لَکَ عَبِدی» ندا کند
مهدی است آن که حسن دل آرای احمدی/ از چهرهی مبارک خود رونما کند
مهدی است آن که پرچم اسلام راستین/ بر قلعه های محکم دشمن به پا کند
مهدی است آن که کاخ عظیم ستمگران/ با یک نهیب خویش ، دچار فنا کند
مهدی است آن که دادسرای نهایی اش/ بر پایه های عدل الهی بنا کند
مهدی است آن که کینه وبغض و نفاق را/ تبدیل بر محبت و صلح و صفا کند
مهدی است آن که چشمه فیاض علم را/ بر تشنگان دانش و عرفان عطا کند
مهدی است آن که از نظری بر جمال او/ هر دردمند غمزده کسب شفا کند
مهدی است آن که مژدهی فجر طلوع خویش/ از پایگاه کعبه به گوش آشنا کند
مهدی است آن که دولت عدل جهانی اش/ حق عظیم عترت و قرآن ادا کند
مهدی است آن که وقت نمازجماعتش/ عیسی به صد نیاز به او اقتدا کند
مهدی است آن که تابش خورشید طلعتش/ قبر نهان فاطمه را بر ملا کند
برخیز و باز دامن لطفش «حسان» بگیر/ شاید که از کرم به تو هم اعتنا کند(10)
***
صوت
سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین صدیقی پیرامون اعمال انتظار
***
تشرفات
تشرّف زاهد کوفى در مسجد جعفى
حسین بن على بن حمزۀ اقساسى در خانۀ شریف على بن جعفر بن على مداینى فرمود:
در کوفه گازرى (کسىکه شغلش لباسشویى است) بود که به زهد مشهور و از اهل عبادت به حساب مىآمد. او طالب اخبار و آثار خوب بود.
اتّفاقا روزى در مجلسى با آن شخص ملاقات کردیم. در آنجا او با پدرم صحبت مىکرد.
در بین صحبت گفت: شبى در مسجد جعفى، که از مساجد قدیمى خارج کوفه بود، تنهایى خلوت کرده و عبادت مىکردم.
ناگاه سه نفر داخل شدند. یکى از ایشان میان صحن مسجد نشست و دست چپ خود را به زمین کشید. آبى ظاهر شد و از آن آب وضو گرفت. به آن دو نفر اشاره کرد. ایشان هم با آن آب وضو گرفتند. بعد هم جلوتر از آن دو نفر ایستاد و مشغول نماز شد. ایشان هم به او اقتداء کردند.
بعد از سلام نماز، موضوع ظاهر کردن آب به نظر من بزرگ آمد. از یکى از آن دو نفر که طرف دست راست من نشسته بود، پرسیدم: این مرد کیست؟
گفت: او حضرت صاحب الامر علیهالسّلام و پسر امام حسن عسکرى علیهالسّلام است.
همینکه این مطلب را شنیدم، به خدمت آن حضرت رسیده دست ایشان را بوسیدم و عرض کردم: یابن رسول اللّه راجع به عمر بن حمزۀ شریف چه مىفرمایید؟ آیا او بر حقّ است؟
فرمود: نه؛ امّا هدایت مىشود و نمىمیرد، مگر آنکه قبل از فوتش مرا خواهد دید.
راوى (حسین بن على بن حمزۀ اقساسى) مىگوید: این جریان جالب و عجیب بود. بعد از مدّتى طولانى عمر بن حمزه وفات کرد؛ ولى نشنیدیم که آن حضرت را دیده و ملاقات نموده باشد. تا آنکه اتّفاقا در مجلسى، آن شیخ (گازر) را ملاقات کردم. مجدّدا قضیّه را از او پرسیدم. بعد از ذکر آن، ما انکار نمودیم و گفتیم: مگر نگفته بودى که آن حضرت فرمودند:
عمر بن حمزه در آخر کار مرا خواهد دید. پس چرا ندید؟
گفت: تو چه مىدانى که ندیده است؟ شاید دیده و تو نفهمیده باشى؟
بعد از آن با ابو المناقب (پسر عمر بن حمزه) ملاقات کردم و راجع به حکایت پدرش گفتگو مىکردم. در بین، قضیه فوت پدرش را گفت، که اواخر یک شب، نزد پدرم نشسته بودم در آن وقتىکه پدرم مریض بود و مرض هم شدّت داشت؛ بهطورىکه قوایش تحلیل رفته و صدایش ضعیف شده بود. درهاى خانه را هم بسته بودیم. ناگاه مردى نزد ما حاضر شد که از مهابت و عظمت او ترسیده و بر خود لرزیدیم و از داخل شدنش از درهاى بسته تعجّب کردیم.
این حالت او، ما را از اینکه راجع به کیفیّت داخل شدنش از درهاى بسته سؤال کنیم، غافل کرد.
قدرى نزد پدرم نشست و با او مشغول صحبت شد و پدرم گریه مىکرد. بعد از آن برخاست و از نظر ما غایب شد.
پدرم با سنگینى حرکت نمود و به جانب من نگریست و گفت: مرا بنشانید. او را نشانیدیم.
چشمهایش را باز کرد و گفت: آن کسىکه نزد من بود کجا رفت؟
گفتیم: از همان راهى که آمده بود، رفت. گفت: بگردید. شاید او را پیدا کنید.
در اطراف خانه جستجو کردیم؛ ولى درها را بسته دیدیم و اصلا اثرى از آن شخص نیافتیم.
برگشتیم و پدرم را از درهاى بسته و نیافتن او خبر دادیم و از او پرسیدیم: ایشان چهکسى بود؟
گفت: مولاى ما حضرت صاحب الزّمان ارواحنا فداه بودند.
بعد از آن ماجرا، مرض او شدّت کرد و دار فانى را وداع گفت. (11)
***
امام مهدی (عج) در کلام شهیدان
«همه جا خدا و انسان تنهای تنها،همه جا خاموش و دهشتزا و «انسان تنها و بی همراه، کس نباشد تا بپرسدراه » اما انسان تنها نبود، با انتظار به سر می برد... انتظار حجت خدا...
آری حجت خدا راستی او کجا است؟...
کجاست آن که کژی ها و کاستی ها را به سامان آورد؟ آن که رسم ستم رابراندازد؟ .. . پرچم عدل را برافرازد؟ کجاست آن یادگار پیامبر و امامان؟
کجاست آن آرمان مطلوب حق پرستان؟ کجا است نابودکننده سرکشان و خودسران؟
کجاست ریشه کن کننده معاندان؟
کجاست انتقام گیرنده خون حسین سرور شهیدان؟ کجاست آن که پیشوایان فرمودند... شرار جرقه خون حسین از شرق زبانه کشد، رهبر این قیام وارث حسین «از قم » در جهان طلوع کند... زمینه ساز انقلاب جهانی او شود تا اوبیاید، او از خاندان ماست...» (طلبه شهید علی اکبر مازنی از: نوکنده)
«روزی امام عصر(عج) با اراده خداوند از پس پرده غیب، ظاهر خواهد شد وبساط ظلم و استکبار را از جهان برخواهد کند.» (بسیجی شهید عبدالله کاویان تلوری از: بندرگز) (12)
***
نامه ای از یک کودک برای امام مهدی(عج)
یا امام زمان من شما را خیلی دوست دارم. شما همه اش دارید کارهای بد ما را می بینید و قلبتان درد می گیرد و یک دفعه هم ما را نفرین نکرده اید.
یا صاحب الزمان من همه اش دعا می کنم که شما زودتر ظهور کنید ولی شما ظهور نمیکنید.
یا ابا صالح المهدی شما کی ظهور می کنید . یا مهدی فاطمه س ما چرا این قدر گناه می کنیم و ظهور شما را عقب می اندازیم.
خدایا برای روز جمعه چقدر باید ساعت شماری کنیم. و آن جمعه هم نیاید و بعد هم کلی برای صدای انا المهدی ساعت شماری کرده باشیم و آن صدای مقدس به گوشمان نرسد.
خدایا چه می شد صدای مقدس انا المهدی را می شنیدیم و آن وقت چه می شد.
آیا می دانید امام زمان ابلیس را می کشد . دشمن اصلی ما انسانها را.
(محمد مهدی منصوری 10 ساله از تهران)
***
نوا
مناجات با امام زمان(عج)
مناجات با امام زمان(عج) با نوای حاج منصور ارضی
مناجات با امام زمان(عج) با نوای حاج حسن خلج
--------------------------------------------------------------
منابع
1- عصر ظهور علی الکورانی ص336 به نقل ازنسخه خطی ابن حمادص96
2-ابو حامد بن ابى الحدید معتزلى، شرح نهج البلاغه، (قم: کتابخانه مرعشى، 1404) ، ج 2 ، ص 185
3- عباس نبوى، فلسفه قدرت، (تهران: سمت، 1379 ) ، ص 313 و 323
4-محمد بن حسن طوسى، کتاب الغیبة، ص 474 و 425 ؛ محمد ابراهیم نعمانى، الغیبة، ص 237، ح 26؛ محمد بن على بن بابویه صدوق، کمال الدین، ج 2، ص 408 ، ح 7
5- اینده جهان ، دولت و سیاست در اندیشه مهدویت، ج1 ص196 رحیم کارگر
6-همان ص201
7- همان ص 204
8- امام خمینى رحمه اللّه، صحیفۀ نور، ج7 ص255
9- بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت عید نیمهشعبان1381/07/30
10- بحارالانوار، ج 52، ص 332، الاختصاص، ص 8 و معجم احادیث الامام المهدی علیه السلام، ج 3، ص 284
11- یار غایب از نظر، محمد حجتی، ص76
12- برکات حضرت ولی عصر علیه السلام صص 89-88 به نقل از عبقری حسان ج 2 ص119 س14
13- برگرفته از سایت بنیاد فرهنگی مهدی موعود علیه السلام
- ۹۳/۰۵/۲۵