جمعه های انتظار/ بسته آدینه برای امام زمان (عج)؛
بررسی مفهوم "منصور" به عنوان یکی از القاب امام عصر(عج)/ بیان حدیثی از امام موسی کاظم علیه السلام درباره امام مهدی (عج)/ ماجرای فتوای تاریخی تحریم تنباکو
به نام خدای مهربان! مهدی
جان ! «تو» را منصور نامیده اند تا یاری شوی. از سوی خدا و یارانی که عمری
یالثارات الحسین(1) گویان پارکاب و منتظر ظهور اعظمت بوده اند. همان ها که
منطقشان ثواب است، لباسشان میانه روی و مشی شان تواضع. همان هایی که
چشمانشان را بر هر آنچه حرام است ، بسته اند و خود را وقف علمی کرده اند که
به حالشان مفید است....(2)
مولاجان! من از الفبای تقوا فقط واژه اش را می دانم. اما به تمام تار و پود محبتم به وجود مبارکتان سوگند که می خواهم در رکاب شما که تنها خونخواه حسین علیه السلام هستید، جزو لثارات الحسین باشم.
امامم! رهبرم باش برای مشق الفبای تقوا که کلید خزانه ی رحمت ، توجه و کرم الهی است بر بنده گانش.(3)
آخرین معصوم! از «تو» که آخرین ذخیره خدا بر من شیعه ی آخرالزمانی هستی، عاجزانه می خواهم که مرا نیز در زمره ی یارانی که به عشق «تو» هر صبحشان را آغاز می کنند، روزشان را با امید به توجه «تو» به شب می رسانند و شب را با یاد «تو» سر بر بالین می گذارند تا سحر همنوا با «تو» با خدایشان خلوت کنند، قرار بده تا من نیز لیاقت گفتن «اللهم عجل لولیک الفرج» را پیدا کنم و دعایم به برکت نام و یاد نورانی «تو» تا درگاه الهی بالا رود.ان شاالله
*****
امام مهدی (عج) در قرآن
اِعْلَمُوا أَنَّ اَللّٰهَ یُحْیِ اَلْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهٰا قَدْ بَیَّنّٰا لَکُمُ اَلْآیٰاتِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ(حدید/17)
و بدانید که خدا زمین را پس از مرگش زنده مىگرداند. به راستى آیات [خود]را براى شما روشن گردانیدهایم، باشد که بیاندیشید.
* امام باقر علیه السّلام دربارۀ این آیه شریفه فرمود:
«یحیها اللّه عزّ و جلّ بالقائم علیه السّلام بعد موتها، بموتها: کفر اهلها، و الکافر میّت» ؛(4)
خداى تعالى زمین را به واسطۀ قائم علیه السّلام زنده مىکند، پس از آنکه مرده باشد، و مقصود از مردن آن، کفر اهل زمین است و کافر همان مرده است.
شیخ کلینى (ره) از امام صادق علیه السّلام درباره قول خداوند اِعْلَمُوا أَنَّ اَللّٰهَ یُحْیِ اَلْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهٰا نقل مىکند که حضرت فرمود: «العدل بعد الجور»(5)
چند نکته:
١ . همانطور که حیات زمین به خواست و اراده خدا بر قرار است و خداوند حیات دوباره زمین را مىخواهد، حیات انسانها نیز مورد خواست و اراده او است و خداوند مىخواهد آنان حیاتى دوباره پیدا کنند.
٢ . همانطور که حیات مجدد زمین به آمادگى زمین و وجود شرایط بستگى دارد، حیات دوباره انسانها نیز به آمادگى مردم براى ظهور و حصول شرایط نیاز دارد.(6)
*****
طرح گرافیکی
بی "او" بدون یعنی ماندن، یعنی...
برای دریافت پوستر در ابعاد بزرگ روی تصویر کلیک کنید
*****
امام موسی کاظم علیه السلام و امام مهدی (عج)
شیخ صدوق علیه الرحمه 6 حدیث از امام موسی کاظم علیه السلام درباره ی امام مهدی (عج) نقل نموده است.موضوع این احادیث : 1-درباره ی غیبت امام عصر (عج) با این مضمون است:« چون پنجمین امام از فرزندان امام هفتمین غایب شود، الله الله در دینتان مراقب باشید کسی آن را از شما زایل نسازد.
ای فرزندان من ! به ناچار صاحب الامر غیبتی دارد تا به غایتی که معتقدان به این امر از آن بازگردند، این محنتی است که خدای تعالی خلقش را با آن بیازمایدو....»، 2- انکار وجود مبارک آن حضرت (عج) از سوی مردم ،4-غیبت امام مهدی (عج) 5- حدیث دیگری از آن حضرت نقل شده که اشاره به غربت ، تنهایی و خونخواهی امام مهدی (عج) از قاتلین پدر و جدبزرگوارش علیهم السلام شده است 6-قائم بودن حضرت (عج) ، اقامه ی عدل پس از ظلم و جور دشمنان ،نابودی شیاطین متمرد به دست آن بزرگوار (عج)،آشکار شدن گنجهای زمین برای آن حضرت (عج) و آسان شدن هر سختی برای ایشان به دستور الهی.»
امام کاظم علیه السلام در یکی از احادیث اشاره ای نیز به شیعیان زمان غیبت نموده اند:«خوشا بر احوال شیعیان ما که در غیبت قائم ما به رشته ما متمسّک هستند و بر دوستی ما و بیزاری از دشمنان ما ثابت قدم هستند،آنها از ما و ما از آنهاییم،آنها ما را به امامت و ما نیز آنها را به عنوان شیعیان پذیرفته ایم. پس خوشا بر احوال آنها و خوشا بر احوال انها . به خدا سوگند آنان در روز قیامت هم درجه ی ما هستند.» (7)
*****
ویژگی های امام مهدی (عج)
منصور
در یکى از بخشهاى زیارت عاشورا آمده است: «ان یرزقنى طلب ثارک مع امام منصور من اهل بیت محمد» مقصود از منصور، امام زمان علیه السّلام است و علت اینکه او را منصور نامیدهاند، این است که ایشان در طلب خون جدّشان یارى مىشوند. محمد بن مسلم مىگوید: شنیدم ابا جعفر فرمود: «قائم ما منصور به رعب و مویّد به نصر است.»(8)
در دعاى ندبه هم مىخوانیم: «این المنصور على من اعتدى علیه»
خونخواهى حسین علیه السلام
خونخواهى، طلب خون کسى را کردن و به تعبیرى، انتقام خونى است. امام حسین علیه السّلام، انسان ممتازى است که مظلوم کشته شده و تاکنون انتقام خون به ناحق ریخته وى گرفته نشده است. خداوند، حضرت مهدى علیه السّلام را که از فرزندان آن حضرت و وارث خون آن شهید مظلوم است، خونخواه حضرتش قرار داده و به وى قدرت و سلطنت عطا فرموده، و او را «منصور» نام نهاده، تا هنگامى که امر ظهور از طرف خدا امضاء شود، با قوّت و قدرت و تأیید خداوند قیام کند و همۀ جباران و ستمگران و ستمپیشگان را طعمه شمشیر سازد. در قرآن آمده است:
وَ مَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنٰا لِوَلِیِّهِ سُلْطٰاناً فَلاٰ یُسْرِفْ فِی اَلْقَتْلِ إِنَّهُ کٰانَ مَنْصُوراً(اسرا/33)
و آنکس که مظلوم کشته شده، ما به ولىّ او حکومت دادیم که درکشتن اسراف و زیادهروى نکند، که او از جانب ما منصور و مورد حمایت است. در «ینابیع المودّه» در تفسیر این آیه مبارکه آمده است که این آیه دربارۀ امام حسین و حضرت مهدى علیهما السّلام نازل شده است. از امام محمد باقر علیه السّلام روایت است که آن حضرت فرمود: «حسین علیه السّلام مظلوم کشته شد و ما اولیاء و وارث خون او هستیم، و قائم ما خونخواهى حسین علیه السّلام خواهد کرد. پس هرکسى که به کشتن آن حضرت راضى بوده است به قتل مىرساند تا آنجا که خواهند گفت: او در کشتار اسراف مىکند.»(9)
و نقل شده است که آن حضرت فرمود: «منظور از «و من قتل مظلوما» حسین بن على علیهما السّلام است که مظلومانه کشته شد. . .» و سپس فرمود: «آن کس که واقعا مظلوم کشته شده، حسین علیه السّلام، و ولىّ او حضرت قائم علیه السّلام است و اما منظور از اسراف در کشتار، این است که اشخاص دیگرى غیر از قاتل اصلى او کشته شود. و امّا مقصود از «انّه کان منصورا» این است که حضرت قائم علیه السّلام که ولىّ حقیقى حسین علیه السّلام و مردى از دودمان رسول خدا صلّى اللّه علیه و اله است، از دنیا نمىرود تا اینکه به پیروزى کامل برسد...»(10)
مردى از تفسیر آن آیه شریفه (سوره اسراء، آیۀ ٣٣ ) از امام صادق علیه السّلام سؤال کرد. حضرت فرمود: «منصور، قائم آل محمّد علیهم السّلام است که ولىّ خون حسین علیه السّلام است و چون ظهور نماید، اقدام به خونخواهى حسین علیه السّلام کند و دشمنان را بکشد ... و معناى «فلا یسرف فى القتل» این است که او هرگز به کارى که اسراف محسوب شود دست نمىآلاید. سپس فرمود: به خدا سوگند! که حضرت قائم علیه السّلام، بازماندگان کشندگان حضرت حسین علیه السّلام را به واسطۀ کردار پدران و اجدادشان خواهد کشت.(11)
در کتاب «عیون الاخبار» از عبد السلام بن صالح هروى روایت کرده است که گفت: به امام رضا علیه السّلام عرض کردم که نظرتان دربارۀ این حدیث که از امام صادق علیه السّلام روایت شده است، چه مىباشد؟ حضرت فرمود: «درست است» . گفتم: پس معناى این آیه که مىفرماید:
«وَ لاٰ تَزِرُ وٰازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرىٰ» (انعام /164)
هیچکس بار گناه دیگرى را به دوش نخواهد کشیدچه مىشود؟ فرمود:
خداوند در تمام گفتارهایش راست و درست فرموده است، لکن فرزندان قاتلان حسین علیه السّلام کسانى هستند که از کردار پدرانشان راضى هستند و به آن افتخار مىکنند و هرکس که از کارى راضى باشد، مثل آن کسى است که آن را انجام داده است، و اگر کسى در شرق عالم کشته شود و دیگرى در غرب عالم، به این قتل راضى و خشنود باشد، نزد خداى تعالى با قاتل شریک خواهد بود. از اینرو، حضرت قائم علیه السّلام آنها را به قتل مىرساند.(12)
شعار یاوران امام مهدى علیه السّلام «یا لثارات الحسین» نداى خونخواهى حسین علیه السّلام است.(13)
*****
امام مهدی (عج) و منتظران
میرزای شیرازی
میرزای شیرازی در 15 جمادی الاولی سال 1230 قمری، در شیراز پا به عرصه ی وجود نهاد. پدرش را که «میرزا محمد شیرازی» نام داشت، در کودکی از دست داد و سپس، تحت سرپرستی دایی خود به نام «مجد الاشرف» قرار گرفت. مجد الاشرف که به هوش سرشار میرزا واقف شده بود، معلمی برایش انتخاب کرد تا به او خواندن و نگارش فارسی را آموزش دهد. میرزا در 8 سالگی تحصیلات مقدماتی را به پایان رسانید و پس از فراگیری فقه و اصول ، در 12 سالگی پای درس «شیخ محمد تقی»، یکی از مدرسان شیراز نشست و سپس به مدرسه ی «صدر» اصفهان رفت و در آن جا به فراگیری علوم عقلی و نقلی پرداخت. میرزا مدت 10 سال در اصفهان به کسب علوم پرداخت. و از محضر علمای بزرگواری چون مرحوم شیخ محمد تقی اصفهانی، میرزا حسن خاتون آبادی و علامه شیخ محمد ابراهیم کلباسی (کرباسی) کسب فیض کرد و در سال 1259 قمری، به «نجف» هجرت کرد. در نجف با عالم بزرگوار و فقیه توانا «شیخ مرتضی انصاری» - رحمة الله علیه – آشنا شد و چون آنچه می خواست در وجود شیخ یافت، از بازگشت به اصفهان منصرف شد.
نقل کرده اند که شیخ مرتضی انصاری علاقه ی وافری به میرزا داشت، به طوری که بارها می گفت: «من درسم را برای سه نفر می گویم: میرزا حسن شیرازی، میرزا حبیب الله رشتی و آقا حسن تهرانی نجم آبادی.(14)
پس از درگذشت شیخ انصاری، مردم برای کسب تکلیف جهت مرجعیت، نزد شاگردان وی رفتند. علما و فقها پس از مدتی مذاکره با یکدیگر، سرانجام به مرجعیت میرزای شیرازی رأی دادند. ولی میرزا از قبول مرجعیت سر باز زد و آیت الله شیخ حسن نجم آبادی را فقیه زمان و از خویشتن شایسته تر اعلام کرد. آیت الله نجم آبادی نیز میرزا را برتر از خود دانست و گفت: «به خدا قسم! این امر بر من حرام است.»(15)
در نهایت، میرزای شیرازی مسؤولیت خطیر مرجعیت و رهبری شیعیان جهان را بر عهده گرفت.
هنگامی که در سال 1870 نجف را قحطی فرا گرفت، مرحوم سید حسین شیرازی اقدام به خرید و توزیع مواد غذایی میان کلیه ی ساکنان این شهر کرد و پس از آن که در سال 1874 میلادی به سامراء عزیمت کرد تا واپسین دم حیاتش در سال 1895 برای آبادانی این شهر تلاش نمود. وی بر روی رودخانه ی سامراء پلی احداث کرد که ده هزار روپیه هزینه در برداشت. علاوه بر این میرزای شیرازی زندگانی تعداد زیادی از نیازمندان این شهر را که سُنّی مذهب بودند، تأمین می کرد.(16)
افراد زیادی در طول عمر با برکت میرزا بهره های علمی و معنوی سرشاری از او بردند که تعداد افراد برجسته ی آن ها به بیش از 370 نفر می رسد. شهید شیخ فضل الله نوری و آیت الله عبدالکریم حائری یزدی(مؤسس حوزه علمیه قم) از جمله شاگردان برجسته ی میرزای شیرازی می باشند.
اقدامات سیاسی
میرزای شیرازی سه موضع گیری بارز سیاسی داشتند که هر یک از بعد مذهبی و سیاسی دارای اهمیت فوق العاده ای است. اولین موضع گیری این بود که هنگام ورود ناصر الدین شاه به نجف نپذیرفت که به استقبال او برود و در محل اقامتش با او دیدار کند. و هدیه ای را که شاه برای او فرستاد، بازگرداند. و سرانجام پس از اصرارهای فراوان با شاه در صحن مطهر امام علی علیه السلام دیدار کرد.
موضع گیری دوم درباره ی فرونشاندن آشوبی بود که رنگ مذهبی داشت و می رفت تا میان اهالی سامراء و مناطق هم جوار آن در سال 1311 قمری به کشت و کشتار بیانجامد. وی کنسول انگلیس در بغداد را که برای فرونشاندن این فتنه به سامراء رفته بود، به حضور نپذیرفت و برای او پیغام فرستاد که نیازی به دخالت یک مأمور بریتانیایی در کاری که به انگلستان مربوط نمی شود، نیست، زیرا مردم و دولت عثمانی هردو مسلمان و دارای قبله ی واحد هستند.
سومین موضع گیری قیام علیه قرارداد استعماری «انحصار تنباکو» است.(17)
امام خمینی با اشاره به خدمات فقهای بزرگ شیعه و دستآوردهای عظیم آنان در طول تاریخ، به فتوای میرزای شیرازی اشاره کرده و فرمود: همان نصف سطر میرزای شیرازی رضوان الله تعالی علیه، مملکت ما را از توی حلقوم خارجی ها بیرون کشید.(18)
*****
تشرفات
استعمار پیر انگلیس براى ورود به کشور هند و تسخیر آن، قرار داد کمپانى هند شرقى را منعقد کرد و به بهانه حمایت دارایىهاى خود، قشون خود را وارد هند و به همین بهانه در هیئت حاکمه هندوستان داخل شده و آنچه خواستند انجام دادند. همین نقشه را براى ایران که مرکز تجمع شیعیان بود با قرارداد تنباکو اجرا کردند. و به دنبال آن، نیروهاى نظامى، اطلاعاتى، سیاسى و اقتصادى انگلیس در قالب کارکنان، کارگزاران و وابستگان شرکت رژى به ایران سرازیر شدند و در قلعهها و مکانهاى متعددى مستقر شدند. ضمن آنکه سلاحهاى زیادى هم وارد نمودند. اما آنچه که خوابهاى آشفته استعمار انگلیس را برملا کرد و نقشههاى شوم آنان را فاش ساخت فتواى تحریم تنباکو بود که از جانب مرجع کل، مرحوم میرزاى شیرازى رضى اللّه عنهم صادر شد و به دنبال آن انقلابى در ایران به نام نهضت تنباکو صورت گرفت.
حکایت آن چنین است که مرحوم فشارکى نزد میرزاى شیرازى رفته و در خصوص عدم صدور فتوا از میرزا گلایه مىکند. آنگاه به ایشان مى- گوید: شما حق استادى و تعلیم و تربیت و سایر حقوق دیگر بر من دارید، ولى خواهش مىکنم به اندازه چند دقیقه به من اجازه بدهید آزادانه صحبت کنم! میرزاى شیرازى با کمال تواضع مىفرمایند: بگویید! مرحوم فشارکى بىپروا مىگوید: سید چرا معطلى؟ چرا علیه استعمار انگلیس قیام نمىکنى؟ چرا فتواى تحریم تنباکو را نمىدهى؟ مىترسى که جانت در خطر بیافتد، چه بهتر که بعد از خدمت به اسلام و تربیت علمى عدهاى از شاگردان، به سعادت شهادت برسى که موجب سعادت شما و افتخار ماست! آیا خون تو از خون سید الشهدا علیه السّلام رنگینتر است؟ قیام کن و فتواى تحریم تنباکو را بده.
مرحوم میرزاى شیرازى مىفرماید: من هم همین عقیده را داشتم. لکن در این مدت، جهات مختلف این فتوا را بررسى مىکردم و مىخواستم به دست دیگرى نوشته شود و امروز که به سرداب مقدسه امام عصر علیه السّلام رفتم تا از مولایم امام زمان علیه السّلام اجازه فتوا را بگیرم، آقا نیز اجازه فرمودند و امروز فتوا را صادر کردم.
«الیوم استعمال توتون و تنباکو بأى نحو کان در حکم محاربه با امام زمان علیه السّلام است.»
* این نوع فتوا معمولا در بین فقهاى شیعه رایج نبوده و خود این مسئله و آثار و برکات فراوانى که این فتوا به همراه داشته نشان مىدهد که قضیۀ دیگرى در کار بوده است. خود میرزاى شیرازى بعد از ارائه فتوا فرمودند:
«این متن از ناحیۀ مقدسه شرف صدور یافته است. اینگونه فرمودند که صادر کنیم» (19)
*****
امام مهدی (عج) و شهدا
شهید محمود قربانی
شهید محمود قربانی، فرزند موسی، ششم مهر ماه 1345 در روستای نقاش از توابع قزوین زاده شد. این شهید بزرگوار پس از ازدواج، صاحب دو دختر و یک پسر شد و از جمله پاسدارانی بود که در جماران مشغول به کار بود.
وی از سال 61 تا 65 حضور فعالی در جبهه داشت و یک بار هم دچار موج گرفتگی شد و در آخرین اعزام خواب امام زمان (عج) را دید که مژده شهادت را به وی داده بودند و سرانجام در کربلای 5 در دشت خونین شلمچه به درجه رفیع شهادت رسید.
زمانی که شهید قربانی برای آخرین بار به جبهه رفت، پیش از رفتن خواب امام زمان (عج) را دیده بود که به ایشان فرموده بودند، این بار که شما به جبهه بروید، به درجه والای شهادت میرسید و حالت چگونگی شهادت را برای ایشان بیان کردند.
امام زمان (عج) به محمود گفته بودند، تیری به سینهٔ شما میخورد و دست راست را روی سینه میگذاری و با ترکش بعد انگشت شصت شما قطع خواهد شد.
خاطره ای از همسر شهید:
همسرش می گوید : وقتی محمود از خواب بیدار شد، خوابش را برای من تعریف کرد. من که همسر او بودم، خیلی ناراحت شدم و گفتم: این بار به جبهه نرو. من میترسم از اینکه شما شهید شوید.
حاج محمود گفت: این خواب یکی از امتحانات الهی است. من باید به جبهه بروم و در راه رضای خدا و به خاطر وطن اسلامیام به شهادت برسم، نه این که در بستر خفته بمیرم یا بر اثر سانحه.
به هر حال شهید به جبهه رفت و در منطقه شلمچه پس از دو ماه خبر شهادت ایشان را برایم آوردند. وقتی شهید را به خانه آوردند، من از بسیج محلهمان خواستم شهید را ببینم. وقتی جنازه شهید را دیدم به همان نحو که خواب را برایم تعریف کرده بود، به شهادت رسیده و انگشت شصت او به همراه دو انگشت دیگرش قطع شده بود.
***
همسر شهید خواب امام را دیده بودند که نوید شهادت همسرش را به او داده بود. او می گوید: صبح که به پزشکی قانونی رفتم و گفتند شهید شده، من گفتم این هدیه خدا بود که خودش بخشیده بود و هم اکنون به سوی خدا بازگشت.
شب که برگشتیم من با خود میگفتم، بچههایم کوچکند و تمام وقت به فکر بچهها بودم. نزدیک ساعت 3 نیمه شب بود که دیدم محمود وارد اتاق شد. گفتم محمود تو که شهید شدی! گفت: آمدم به شما سر بزنم. صبور باش و بیتابی نکن. ناگهان ناپدید شد. من هم پشت سرش میدویدم و صدایش میکردم که مادرم گفت: چی شده؟ دیوانه شدی؟! گفتم: نه محمود آمده بود.
پس از آن شب من آرام شدم.
وصیت نامه شهید
به نام خدا به یاد خدا برای خدا
خدایا ما بندگان روسیاهی هستیم. ما اسیر هوای نفس هستیم. شیطان در عمق وجود ما رسوخ کرده است. الهی اگر تو ما را نصرت نکنی، چگونه با این دشمن درونی ستیز کنیم؟ خدایا ما بندگان ضعیفی هستیم. بندگان مظلومی هستیم و خصوصاً ما از طرف همه دنیا در مظلومیت و حملات تبلیغاتی و نظامی واقع شدهایم و باز الهی اگر تو مار را نصرت نکنی، چگونه با این دشمن بیرونی ستیز کنیم؟
من برای آزادی مرقد امام حسین (ع) به جبهه رفتم. اگر توانستیم راه کربلا را باز کنیم، بهتر است ولی اگر شهید شدم و کربلا باز نشده بود، از دوستانم تقاضا میکنم سعی در دیدن صورت من نداشته باشند، چون از روی همه آنها خجالت میکشم. انشاءالله راه کربلا باز خواهد شد.
پدر و مادر و برادران و خواهران عزیزم بر مشکلات صبر کنید، چون لازمه انقلاب و مسلمان بودن تحمل مشکلات است. خانواده عزیزم اگر مصیبت سختی دیدید، به یاد مصیبتهای سید الشهدا گریه کنید... .
تابوت مرا در کوچه و خیابانها بگردانید؛ شاید باعث هدایت عدهای دنیاپرست شود. ما که در زندگی باعث هدایت کسی نشدیم، امید است که مرگ من باعث هدایت شود. ضمناً راضی نیستم کسانی که مخالف انقلاب هستند، در تشییع جنازهام شرکت کنند، چون در زندگی از آنها بسیار آزار و اذیت دیدم.
در شهادت من شاد باشید، چون شادی ما وقتی است که به کمال برسیم و شهادت کمال انسان است.
خود را برای تحمل رنجها و مصیبتها و ناکامیها و نارواییها آماده سازید و دل قوی دارید که قادر یکتا پشتیبان و نگهبان شماست و تنها اوست که دشمنان شما را به انواع عذابها و شکستها دچار میگرداند.
این مصیبتها و سختیها زودگذر و تمام شدنی است، ولی به پاداش این جانفشانیها و فداکاریها به نعمتهای ابدی و بیپایان خداوند خواهید رسید و بر سریر کرامت و بزرگواری تکیه خواهید زد... .
ای جوانان، نکند در رختخواب ذلت بمیرید که حسین (ع) در میدان نبرد شهید شد. ای جوانان، مبادا در غفلت بمیرید که علی در محراب عبادت شهید شد و مبادا در حال بیتفاوتی بمیرید که علی اکبر حسین در راه حسین (ع) و با هدف شهید شد.
ای مادران، مبادا از رفتن فرزندانتان به جبهه جلوگیری کنید که فردا در محضر خدا نمیتوانید جواب زینب (س) را بدهید که تحمل 72 شهید را نمود...
همه مثل خاندان وهب جوانانتان را به جبهههای نبرد بفرستید و حتی جسد او را هم تحویل نگیرید، زیرا مادر وهب فرمود: سری را که در راه خدا دادهام پس نمیگیرم.
برادران استغفار و دعا را از یاد نبرید که بهترین درمانها برای تسکین درد دعاست و همیشه به یاد خدا باشید و در راه او قدم بردارید و هرگز دشمنان بین شما تفرقه نیندازند و شما را از روحانیت متعهد جدا نکنند که اگر چنین کردند، روز بدبختی مسلمانان و روز ابرقدرتهاست. حضورتان را در جبهههای حق علیه باطل ثابت نگه دارید. در امام بیشتر دقیق شوید و سعی کنید عظمت او را بیابید و خود را تسلیم او سازید و صداقت و اخلاص خود را همچنان حفظ کنید.
اگر فیض شهادت نصیبم گشت، آنان که پیرو خط سرخ امام خمینی نیستند و به ولایت او اعتقاد ندارند، بر من نگریند و بر جنازه من حاضر نشوند.
سلام مرا به رهبر عزیزم برسانید و بگویید تا آخرین قطره خونم سنگر اسلام را ترک نخواهم کرد. با خداوند پیمان میبندم که در تمام عاشوراها و در تمام کربلاها با حسین (ع) همراه باشم و سنگر او را خالی نکنم تا هنگامی که همه احکام اسلام در زیر پرچم اسلامی امام زمان (عج) به اجرا درآید... .
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار. از عمر ما بکاه و به عمر او بیفزای.
محمود قربانی(21)
*****
شعری از نصرالله مردانی برای امام مهدی (عج)
از مشهد خون، بانگ اذان مى آید
سردار گل از خوان خزان مى آید
از دشنه ملحدان پنهان در شب
سیلابه خون ز هر کران مى آید
پیرى که دلش آینه بیداری است
با جاذبه عشق، جوان مى آید
یارى که زبان آفرینش دارد
از وادى بى حد و گمان مى آید
اى منتظران خسته شهر حصار
آن مرد همیشه قهرمان، مى آید
از راه مه آلود افق منجى خاک
با اسب ستاره دمان مى آید
اى جوهریان مژده که منظومه گل
با کوس سپیده دم، عیان مى آید
بر بام فلق منادى بیدارى
گوید که، امیر عاشقان مى آید
اى شب زدگان خفته بیدار شوید
خورشید دل از مشرق جان مى آید
در گلشن شعله، سربداران شهید
گفتند که، صاحب زمان مى آید(22)
*****
نوا
مناجات با امام زمان(عج)
مناجات با امام زمان(عج) با نوای حاج مهدی سماواتی
مناجات با امام زمان(عج) با نوای عباس طهماسب پور
مناجات با امام زمان(عج) با نوای جواد مقدم
----------------------------------------------------------------------
منابع و پی نوشت ها:
1-شعار یاران امام مهدی (عج) که به خونخواهی امام حسین علیه السلام هنگام قیام آن حضرت سر خواهند داد.
2- فرازی از خطبه ی معروف صفات متقین (همام) امیرالؤمنین امام علی علیه السلام
3-اشاره به آیه «ان اکرمکم عندالله اتقاکم»آیه 13 سوره مبارکه حجرات
4- کمال الدین و تمام النعمة، ج ٢ ، باب ۵٨ ، ح ۴
5- کلینى، کافى، ج ٨ ، ص ٢۶٧ ، ح ٣٩٠
6- امام مهدی (عج) در قرآن مهدی یوسفیان ج 1صص 59-57
7-کمال الدین و تمام النعمه ، باب34 ج2 صص58-42
8- بحار الانوار، ج ۵٢ ، ص ٣٩٠
9- ینابیع المودّه، ج ٣ ، ص ٣۴٣ ؛ المحجّة، ص ١٢٨
10- تفسیر عیاشى، ج ٢ ، ص ٣١٣ ؛ تفسیر برهان، ج ٢ ، ص ۴١٩ ؛ بحار الانوار، ج ۴۴ ، ص ٢١٨
11- کامل الزیارات، ص ۶٣
12- عیون اخبار الرضا، ص ٢١٢ ؛ الزام الناصب، ج ١ ، ص ٧٢
13- موعود نامه فرهنگ الفبایی مهدویت مجتبی تونه ای ص703 و 309-308
14- شیخ آقا بزرگ تهران، هدیة الرازی الی الامام المجدد الشیرازی، وزارت ارشاد، 1362،ص 36
15-همان ص38
16- اعیان الشیعه، سید محسن امین، بیروت 1960، چاپ چهارم، ص 111 – 90
17-مرکز تعلیمات اسلامی واشنگتن ،
18- مرکز جامع اطلاع رسانی امام مهدی (عج)
19- امام حاضر، مدیر ناظر صص 138-137 ، توجهات ولی عصر (عج) به علما و مراجع تقلید صص 58-55 به نقل از دیدار یار علی کرمی ج3 ص189
21-وبلاگ وعده صادق، پایگاه تخصصی معرفی شهدا
22- یار غایب از نظر محمد حجتی صص186