وداع با ماه رمضان- آیت الله مجتهدی و حاج منصور ارضی.mp۳ | دانلود فایل
پای درس رهبر انقلاب
«تقوا» محصول ماه مبارک رمضان
ماه
رمضان فرصت بسیار استثنایی و بزرگی است که به لطف خدای متعال امسال هم این
فرصت به ما داده شد که بتوانیم در این ماه مبارک بر سر سفره ی ضیافت الهی
حاضر بشویم. این فرصت استثنایی در طول سال نظیر ندارد.
در ماه رمضان برای ما خاکیان و زمینیان چه سعادت بزرگی است که با ملائکه ی الهی و با روح امین همنشین بشویم: «تنزّل الملائکة والرّوح فیها باذن ربّهم».
لیلةالقدر در ماه رمضان، شب همنشینی خاکیان با فرشتگان ملأ اعلاست. همان
طور که کاروان بشری به سوی یک نهایتی در حال حرکت دایمی است، هر فرد انسان
هم در طول زندگی خود در حال حرکت به یک منتها و غایت و سرمنزلی است: «انّک کادح الی ربّک کدحا فملاقیه».
این مسیر طولانی و پر فراز و نشیب از گذرگاههای گوناگونی می گذرد؛ رنجها
در آن هست، بلاها در آن هست، سختیها هست، گشایشها و فرجها و شادی ها در آن
هست: «بلوناهم بالحسنات و السّیئات»؛
همه ی اینها هم آزمایش است. در این راه طولانی که افراد بشر باید آن را طی
کنند و سعی کنند خود را به اوج نقطه ی کمال انسانی، یعنی به لقاءالله،
برسانند، حرکت در بعضی از قطعات این راه دشوار است؛ مثل مسیرهای زندگی
معمولی؛ گاهی انسان از یک گذرگاه دشواری عبور می کند؛ گاهی از جاده ی
سختی، در گردنه یی مجبور است بالا برود؛ گاهی سر راه انسان باتلاقی قرار
می گیرد؛ گاهی هم راه، راهِ گسترده و مرکب، مرکب همواری است.
امام سجاد در دعای وداع ماه رمضان آن چنان از فراق ماه رمضان می نالد؛ بارها
و بارها بر ماه رمضان درود می فرستد: «السّلام علیک». این جا سلام به
معنای بدرود و به معنای خداحافظی کردن با ماه رمضان عزیز و با این روزها و
شبهای نورانی است؛ خداحافظی با این قطعه ی بهشتی از زمان عمر ما و از طول
دوران سال، ماه رمضان، است.
محصول ماه رمضان، تقواست؛ به خود پرداختن، به خود رسیدن و ذخیره ی تقوا را برای خود فراهم کردن؛ «لعلّکم تتّقون».
ماه رمضان در ما ذخیره ی تقوا ایجاد می کند. این تقوا هم خود وسیله یی
برای منازل عالی تر است. تقوا مرکبی است که می تواند ما را به آن منازل
عالی برساند: «و اتّقوا الله لعلّکم تفلحون»؛ «فاتّقوا الله لعلّکم ترحمون»؛ «و اتّقوا الله و یعلّمکم الله».
علم و هدایت و رحمت الهی بر اثر تقوا از سوی خداوند به انسان عطا می شود.
از همه بالاتر، فلاح است. فلاح و رستگاری بر اثر تقوا به دست می آید.
عزیزان من! این ذخیره ی تقوا را که در ماه رمضان به دست آوردیم - اگر ان
شاءالله به دست آورده باشیم - اگر بر سر سفره ی زیارت الهی درنگ کرده باشیم
و از آن بهره برده باشیم، باید حفظ کنیم؛ این محصول بسیار ارزشمندی است؛
مثل آن کشاورزی که زحمات خود را می کشد، محصول گندم خود را می چیند، بعد آن
را در یک سیلوی مطمئنی به دست امینی می سپارد تا در طول سال بتواند از آن
استفاده کند. این آذوقه ی طول سال ماست. در طول سال، این آذوقه تهدید می
شود: وسوسه ها هست، زرق وبرقها هست، شهوات و
هواهای نفسانی هست و گناهان؛ اینها همه آفت این ذخیره ی ارزشمندند. از این
ذخیره برای مقابله با آن آفتها استفاده کنید و این ذخیره را حفظ کنید. (بیانات در خطبه های نماز عید سعید فطر آبان سال ۸۳)
****
فیلم
مناجات وداع با ماه مبارک رمضان/ حاج محمود کریمی
****
صوت
دعای وداع با ماه مبارک رمضان/ میثم مطیعی
دعای وداع امام سجاد علیه السلام- میثم مطیعی.mp۳ | دانلود فایل
****
سخنرانی مکتوب
سخنرانی آیت الله مصباح/ جلسه نهم/ دفتر مقام معظم رهبری/ آذرماه سال ۹۳
آن
چه پیشرو دارید گزیدهای از سخنان حضرت آیتالله مصباحیزدی
(دامتبرکاته) در دفتر مقام معظم رهبری است که در تاریخ ۹۳/۹/۱۹، مطابق با
هفدهم صفر ۱۴۳۶ ایراد فرمودهاند. باشد تا این رهنمودها بر بصیرت ما
بیافزاید و چراغ فروزان راه هدایت و سعادت ما قرار گیرد.
نقش موضوع، نیت، و عمل در ارزش علم
اشاره
در
جلسات گذشته درباره فضلیت علم صحبت کردیم و گفتیم فطرت انسان خواستار آگاه
بودن و دانستن است و علم در همه ادیان، اقوام و مکاتب عالم جایگاه
برجستهای دارد، ولی این سخن بدین معنا نیست که همه دانستنیها در یک سطح
از ارزش باشند؛ بلکه براساس دلائل عقلی میتوانیم اثبات کنیم که ارزش علوم
مختلف براساس تأثیری که در سعادت ابدی انسان دارد، متفاوت است.
عامل
دیگری که در همه امور ارزشمند دینی و از جمله علم مطرح است، نیت است. در
جلسه گذشته عرض کردم که روایات بسیاری هم درباره اصل فضلیت علم و هم درباره
درجات علوم و ارزشهای آنها و هم درباره نیت و سایر مسائلی که مربوط به
علم و عالم است وجود دارد که مجموعه آنها کتابهای بزرگی را تشکیل داده
است. ضمنا اشاره کردم که از افتخارات مذهب شیعه این است که حتی در
قدیمیترین مجموعههای روایی شیعه، اولین باب مربوط به عقل و علم است و این
نشانه آن است که بزرگان ما که در مکتب اهل بیت تربیت شده بودند،
میدانستند که در هر زمینهای بخواهند کار کنند، ابتدا باید بدانند که چه
علمی ارزش دارد و از چه راهی باید آن را کسب کرد و چه وظایفی بر عهده عالم
میآید. در جلسه گذشته به عنوان نمونه چند روایت از هر باب را بررسی کردیم و
به دنبال آن امشب نیز چند روایت خدمت عزیزان قرائت میکنیم.
نشانههای عالم
روایت اول از نصیحتهای لقمان به فرزندش است که مرحوم صدوق در کتاب خصال آنرا از امام صادق صلواتاللهعلیه نقل کرده است: وَلِلْعَالِمِ ثَلَاثُ عَلَامَاتٍ: الْعِلْمُ بِاللَّهِ وَبِمَا یُحِبُ وَبِمَا یَکْرَهُ؛(۲)
عالمی که مطلوب و ارزشمند است، سه علامت دارد. اول اینکه خدا را بشناسد.
دوم ببیند خدا چه چیزی را دوست دارد، و سوم ببیند که خدا چه چیزی را دوست
ندارد. این سه علم، ضروریترین علمهایی است که ما باید آنها را کسب کنیم.
علوم دیگر به تعبیر برخی از روایات، علوم لازم نیستند بلکه فضل است، و
هرچند اگر انسان آنها را داشته باشد خوب است ولی اگر نداشته باشد نیز ضرری
نمیکند.
در روایت دیگری امام صادق علیهالسلام چهار چیز را به عنوان علم مهم ذکر فرمودهاند؛ وَجَدْتُ
عِلْمَ النَّاسِ کُلِّهِمِّ فِی أَرْبَعٍ: أَوَّلُهَا أَنْ تَعْرِفَ
رَبَّکَ وَالثَّانِیَةُ أَنْ تَعْرِفَ مَا صَنَعَ بِکَ؛(۳) علم همه
انسانها را بررسی کردم و محور آنها را چهار چیز یافتم. اول؛ شناخت خداست.
دوم؛ بدانی که خدا برای تو چه کارهایی انجام داده است. یعنی نعمتهای خدا
را بشناسی. چه نعمتهایی که در وجود تو قرار داده و چه نعمتهایی که در
بیرون از وجود توست. شناخت نعمتها باعث میشود که انسان درصدد شکر نعمتها
برآید و قدر نعمتهای خدا را بداند. وَالثَّالِثَةُ أَنْ تَعْرِفَ مَا أَرَادَ مِنْکَ؛
پس از آنکه نعمتها را شناختی، باید بدانی که خداوند چه چیزی از تو
میخواهد. البته هر چه بخواهد برای نفع توست و او نیازی به اعمال تو ندارد،
ولی باید بدانی که خدایی که تو را خلق کرده است، این امتیازات و نعمتها
را به تو داده است که چه کنی؟
تا اینجای روایت تقریبا بر روایت دیگر نیز تطبیق میکند، اما این روایت یک جمله اضافه دارد که نکته مهمی است و آن این است که أَنْ تَعْرِفَ مَا یُخْرِجُکَ مِنْ دِینِکَ؛ گاهی
انسان بهدنبال تحصیل علم میرود و چیزهایی را که خداوند از او میخواهد
یاد میگیرد، اما در مقام تطبیق، غفلتهایی میکند یا کسانی مغالطه
میکنند و شبهههایی را به او القا میکنند. بنابراین غیر از این که ما
باید دین را بشناسیم، باید بدانیم چه چیزی موجب این میشود که ما از دین
جدا شویم. باید مرزها را خوب بشناسیم. مثلا عبادت خدا خیلی خوب است، اما
کسانی به بهانه عبادت خدا راههایی را پیشنهاد میکنند و چیزهایی میگویند
که مبغوض خداست. وقتی انسان نداند که اینها او را از راه خدا دور میکند،
تصور میکند که این هم بندگی خداست. نمونههایش همیشه فراوان بوده است، اما
در این زمان نمونههای بارزی داریم که عدهای به بهانه اینکه کسانی کاری
که به نظر آنها خلاف اسلام است انجام دادهاند، میگویند اینها کافر شده
و قتلشان واجب است. این برای این است که مرز دین را درست نمیشناسند و
نمیدانند که چه چیزی باعث میشود انسان دیندار شود و چه چیزی باعث
میشود از دین خارج شود.
عقوبت عالمان بیعمل
در روایت دیگری از پیغمبر اکرم صلیاللهعلیهوآله نقل شده که فرمودند: خداوند به یکی از انبیا اینگونه وحی کرد که قُلْ
لِلَّذِینَ یَتَفَقَّهُونَ لِغَیْرِ الدِّینِ وَیَتَعَلَّمُونَ لِغَیْرِ
الْعَمَلِ وَیَطْلُبُونَ الدُّنْیَا لِغَیْرِ الْآخِرَةِ- یَلْبَسُونَ
لِلنَّاسِ مُسُوکَ الْکِبَاشِ وَقُلُوبُهُمْ کَقُلُوبِ الذِّئَابِ؛(۴)
خداوند ابتدا عدهای را معرفی میکند. سپس به پیامبر خود میگوید به
اینگونه افراد این پیغام مرا برسان! آنها چه کسانی هستند؟ اولین ویژگی
آنها این است که یَتَفَقَّهُونَ لِغَیْرِ الدِّینِ؛
درس میخوانند، تفقه میکنند، اما منظورشان خدمت به دین نیست، منظورشان
این است که عنوان دنیوی پیدا کنند و از این راه منافع دنیا نصیبشان شود. وَیَتَعَلَّمُونَ لِغَیْرِ الْعَمَلِ؛
ویژگی دیگر آنها این است که درس میخوانند برای اینکه چیزهایی یاد
بگیرند تا برای دیگران بگویند ولی برای عمل خودشان درس نمیخوانند. وَیَطْلُبُونَ الدُّنْیَا لِغَیْرِ الْآخِرَةِ؛
در این دنیا همه انسانها ناچارند که از امور دنیا استفاده کنند و از
نعمتهای دنیا بهرهمند شوند و نیازهای خود را تأمین کنند، بعضی اینها را
میخواهند تا بتوانند به مصالح اخروی و نعمتهای ابدی برسند؛ یعنی دنیا
وسیله است برای اینکه بتوانند سعادت اخروی را کسب کنند، ولی کسانی هستند
که خود دنیا برایشان هدف است. خدا میفرماید: اینان گرگانی در لباس میش
هستند. أَلْسِنَتُهُمْ أَحْلَى مِنَ الْعَسَلِ وَأَعْمَالُهُمْ أَمَرُّ مِنَ الصَّبِرِ؛
زبانهایشان از عسل شیرینتر است و حرفهای زیبا میزنند، اما کارهایشان
از صبر تلختر است. صبر نام درختی است که از عصاره آن برای ساخت دارو
استفاده میکنند و مسکّن بسیار تلخی است. میفرماید به چنین کسانی این
پیغام مرا برسان! بگو! إِیَّایَ یُخَادِعُونَ وَبِی یَسْتَهْزِءُونَ؛ آیا مرا فریب میدهند و مرا مسخره میکنند؟! لَأُتِیحَنَّ لَهُمْ فِتْنَةً تَذَرُ الْحَکِیمَ حَیْرَانا؛
آنها را به فتنهای مبتلا میکنم که حکیمترین انسانها در مقابل آن
حیران بمانند! این عقوبتی است که چنین اشخاصی در دنیا به آن مبتلا
میشوند. کسانیکه دنبال متاع دین میروند ولی مقصودشان دنیاست.
روایت دیگر را مرحوم شهید در منیة المرید از پیغمبر اکرم صلیاللهعلیهوآله نقل کرده است که فرمودند: مَا ازْدَادَ عَبْدٌ عِلْماً فَازْدَادَ فِی الدُّنْیَا رَغْبَةً إِلَّا ازْدَادَ مِنَ اللَّهِ بُعْدا؛(۵)
اگر کسی علمی را تحصیل کرد، ولی به دنبال افزایش علم، رغبت و علاقهاش به
دنیا افزوده شد، بداند که هر قدمی برای تحصیل علم برمیدارد، باعث دوری او
از خدا میشود؛ هر چه علمش بیشتر میشود، از خدا دورتر میشود. بنابراین
هر علمی آن ارزش مطلوب را ندارد، بلکه برای ارزشمند شدن علم دو چیز شرط
است؛ هم علم باید علم صحیحی باشد و حسن فعلی داشته باشد، و هم تحصیل علم
باید به نیت کسب رضای خدا باشد. باز در روایت دیگری آمده است؛ کُلُّ عِلْمٍ وَبَالٌ عَلَى صَاحِبِهِ إِلَّا مَنْ عَمِلَ بِهِ؛(۶) اگر علم بیاموزد ولی خودش به آن علم عمل نکند، این علم وبال او میشود.
عاقبت کسب علم برای یافتن موقعیت اجتماعی
از امام باقر سلاماللهعلیه نیز روایت شده است که فرمودند: مَنْ
طَلَبَ الْعِلْمَ لِیُبَاهِیَ بِهِ الْعُلَمَاءَ أَوْ یُمَارِیَ بِهِ
السُّفَهَاءَ أَوْ یَصْرِفَ بِهِ وُجُوهَ النَّاسِ إِلَیْهِ
فَلْیَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّارِ؛(۷) این روایت اهمیت نیت
را بیان میکند. نمیفرماید علم بدی است. نه همان علم خوب و مطلوب (بلکه
علم واجب) را اگر کسی یاد بگیرد، لِیُبَاهِیَ بِهِ الْعُلَمَاءَ؛ به نیت
مفاخره و مباهات با علما؛ أَوْ یُمَارِیَ بِهِ السُّفَهَاءَ؛
بخواهد باب مناظره را باز کند و این و آن را بکوبد تا بگویند این آدم خیلی
حرّاف و سخندان است؛ و یا این علم را وسیلهای قرار بدهد که توجه مردم را
به خودش جلب کند، چنین کسی از هماکنون جایگاه خودش را در آتش تعیین کرده
است. این شاید کوبندهترین حدیثی باشد که تأثیر نیت را در تعیین ارزش رفتار
انسان بیان میکند.
روایت
دیگر از مواعظ حضرت عیسی علینبیناوآلهوعلیهالسلام به حواریینش است.
معمولا برای موعظه از دو راه انذار و تبشیر استفاده میشود. در تربیت نیز
به حسب شرایط مختلف، گاهی مربی بیشتر روی نقطههای ضعف مستمعان تکیه میکند
و آنها را ملامت و توبیخ میکند، و گاهی برعکس آنها را تشویق میکند
تا به انجام کار خوب بیشتر مایل شوند. هر دو روش بهجای خود صحیح است. در
اینجا نیز حضرت عیسی سلاماللهعلیه از روش توبیخ استفاده کرده،
میفرماید: تَعْمَلُونَ لِلدُّنْیَا وَأَنْتُمْ تُرْزَقُونَ فِیهَا بِغَیْرِ عَمَلٍ؛(۸)
شما میبینید که در دنیا گاهی بدون هیچ تلاشی روزی داده میشوید. از همان
ابتدا که متولد میشویم بدون اینکه خود تلاشی کنیم روزی میخوریم. خداوند
روزی ما را در سینه مادر قرار میدهد. بعد از آن نیز همینگونه است. بسیاری
از منافعی که نصیب انسان میشود و روزیهای عامی که از آنها استفاده
میکنیم مثل هوا، نور خورشید و آب دریا و رودخانهها همه مجانی است. تازه
برای آنچه باید تلاش کنیم نیز قدرت، توفیق و وسایلش را خداوند فراهم
میکند و بالاخره اینطور نیست که اگر کسی کار نکند حتما از گرسنگی بمیرد.
بنابراین روزی دنیا فقط در گرو عمل نیست؛ البته عمل بیتأثیر نیست و اثر
خودش را دارد، اما این طور نیست که اگر یک کسی کاری نکرد از گرسنگی حتما
بمیرد. حضرت عیسى میفرماید: شما هر چه تلاش دارید برای همین روزی دنیا
انجام میدهید و با این که روزیتان در گرو عملتان نیست، اما هر چه نیرو
دارید صرف کسب همین دنیا میکنید. وَلَا تَعْمَلُونَ لِلْآخِرَةِ وَأَنْتُمْ لَا تُرْزَقُونَ فِیهَا إِلَّا بِالْعَمَل؛
ولی میدانید که یک زندگی ابدی در پیش دارید که روزی آنجا را فقط با عمل
به شما میدهند، ولی برای آنجا کار نمیکنید. این چه عقلی است که شما
دارید؟! وَیْلَکُمْ عُلَمَاءَ سَوْءٍ؛ الْأَجْرَ تَأْخُذُونَ وَ الْعَمَلَ تُضَیِّعُونَ؛
ای عالمان بد وای بر شما! شما مزد را میگیرید، اما عملش را انجام
نمیدهید. یُوشکُ رَبُّ الْعَمَلِ أَنْ یطلب عَمَلهُ؛ به زودی صاحب کار از
شما کارش را مطالبه خواهد کرد، و از این فضای بازی که برای کارکردن دارید،
به جایگاه تنگ قبر منتقل میشوید که در آن جا هیچ کاری از شما ساخته نیست.
چرا فرصت را غنیمت نمیشمارید و تا فرصت دارید کاری برای صاحب کارتان
انجام نمیدهید؟ در انتهای روایت نیز میفرماید: کَیْفَ یَکُونُ مِنْ أَهْلِ الْعِلْمِ مَنْ یَطْلُبُ الْکَلَامَ لِیُخْبِرَ بِهِ وَلَا یَطْلُبُ لِیَعْمَلَ بِه؛ چگونه میتوان کسی را از اهل علم شمرد که درس میخواند تا به دیگران بگوید، اما یاد نمیگیرد که خود عمل کند؟!
اهمیت ارشاد و تبلیغ
اینها
انواع نیتهایی است که برای ارزش دادن به تحصیل علم مؤثر است. اولا
اینکه انسان علم را برای عمل کردن خودش تحصیل کند؛ البته یکی از اعمالی که
بر ما واجب است، ارشاد و هدایت دیگران است. آن نیز در جای خودش تشویق شده
است. این توبیخ مربوط به کسانی است که فقط درس میخوانند برای این که
چیزی یاد بگیرند و به دیگران عرضه کنند. این اشتباه، نادانی و غفلت است؛
البته همانطور که اشاره کردم ما فقط برای عمل خودمان درس نمیخوانیم.
خداوند متعال بر اساس حکمت بالغه خود این عالم را عالم اسباب و وسایل قرار
داده است. او میتوانست زندگی انسان را نیز همانند پرندگان بیافریند.
همانگونه که پرندگان صبح گرسنه از لانه بیرون میآیند و دانههایی پیدا
میکنند و شبهنگام سیر به لانه برمیگردند. خداوند میتوانست انسانها را
نیز اینگونه بیافریند که روزی هر کسی برای خودش فراهم باشد و از آن
استفاده کند و دیگر نیازی به کار دیگران نداشته باشد، ولی حکمت او اقتضا
میکند تا انسانها به یکدیگر نیازمند باشند تا زمینه امتحان برای همه
فراهم شود. مگر نه این است که خدا این دنیا را برای آزمایش آفریده است؛ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً(۹).
اگر بنا بود هر کسی روزی خودش را به راحتی همانند پرندهها از گیاهان و
دانههای بیابان بهدست آورد، دیگر این همه تلاش برای کسب، کار، ارتباطات
اجتماعی، و حلال و حرام فراهم نمیشد. دیگر امتحانی انجام نمیگرفت و
تکاملی نیز پیدا نمیشد. کسانیکه برای خدا کار میکنند و صبح تا شب عرق
میریزند، هر قدمی برمیدارند عبادت است و بر کمالشان افزوده میشود. اما
اگر غذایشان حاضر و آماده بود، تلاشی نمیکردند، ثوابی نمیبردند، امتحانی
نمیشدند، و درجاتی هم به آنها داده نمیشد. خداوند برای اینکه انسانها
به رحمتهایی برسند که در سایه انتخاب خودشان پیدا میشود، آنها را در این
عالم آفرید.
لازمه
این زندگی آن است که زندگی افراد چنان به هم مربوط، و خیر و شرشان در هم
تنیده باشد که زمینه انواع امتحانات فراهم شود. اگر کسی در این زمینه
بیاندیشد واقعا از حکمت الهی مبهوت میشود که چگونه این عالم را برای
انسانها آفریده است که هر لحظه انواعی از امتحانات برای انسان پیدا
میشود. در این نظام، نعمت خدا از یکی به دیگری میرسد؛ یکی باید زراعت
کند، یکی باید صنعت داشته باشد، یکی باید تجارت کند، یکی کارفرما و یکی
کارگر باشد تا زمینه امتحانات گوناگون فراهم شود. عین این مسأله در علم هم
وجود دارد. خدا میتوانست به هر کس هر چه لازم دارد، الهام کند؛ همانطور
که خداوند به حیوانات هر چه را لازم دارند، الهام کرده است. حتى وقتی مریض
میشوند، میدانند چه علفی بخورند تا خوب شوند. اما در چنین فرضی، زمینه
امتحانات و انتخاب فراهم نمیشد و انسان «انسان» نمیشد. انسانیت انسان به
همین است که سرنوشت خودش را با رفتار اختیاری خودش بسازد. خداوند در مورد
علم هم چنین مقرر داشته که هر کس میخواهد علم بیاموزد باید درس بخواند؛ و
اگر خدا به هر کسی هرچه لازم داشت الهام میکرد، دیگر کمالی از این راه که
برود برای خدا تحصیل کند و زحمتهای مختلفی را تحمل کند تا مستوجب رحمتهای
خاصی بشود، برایش فراهم نمیشد؛ کمالی که ارزش یک ساعت تفکرش از شصت سال
عبادت بالاتر بشود. بنابراین خداوند خواسته است که دیگران نیز علمشان به
ما بستگی داشته باشد. باید به دیگران تعلیم بدهیم، ارشاد و امر به معروف و
نهی از منکر کنیم.
در
روایت پر مغز و سازندهای پیغمبر اکرم صلىاللهعلیهوآله خطاب به
امیرمؤمنان در موقعیتی که ایشان را برای عملیات نظامی به یمن میفرستادند،
فرمودند: علی جان! من تو را برای این که امور مردم را در آن جا اصلاح کنی و
فتنهها را بخوابانی، میفرستم، اما بدان
لَأَنْ یَهْدِیَ اللَّهُ عَلَى یَدَیْکَ عَبْداً مِنْ عِبَادِ اللَّهِ
خَیْرٌ لَکَ مِمَّا طَلَعَتْ عَلَیْهِ الشَّمْسُ مِنْ مَشَارِقِهَا إِلَى
مَغَارِبِهَا؛(۱۰) اگر یک نفر را بتوانی هدایت کنی، برای تو از آن
چه آفتاب بر آن میتابد بهتر است. آفتاب بر چه چیزهایی میتابد؟ همه کره
زمین بهاضافه کرات دیگر منظومه شمسی. اگر یک نفر را هدایت کنی برای تو
بهتر از این است که تمام کرات منظومه شمسی در اختیار تو باشد! این اراده
خداست. او خواسته است که علم نیز بهوسیله اسباب منتقل شود؛ همانطور که
روزی جسمانی به وسیله اسباب منتقل میشود و ما وظیفه داریم اگر توانایی
داریم، در راه خدا انفاق، و به دیگران رسیدگی کنیم.
بعضیها
همین جاها از دین سوءاستفاده میکردند. قرآن میفرماید وقتی به برخی
میگوییم که از این نعمتهایی که خدا به شما داده انفاق کنید، میگویند: أَنُطْعِمُ مَن لَّوْ یَشَاء اللَّهُ أَطْعَمَهُ إِنْ أَنتُمْ إِلَّا فِی ضَلَالٍ مُّبِینٍ؛(۱۱)
چرا ما به آنها غذا بدهیم؟! اگر خدا میخواست اینها زنده بمانند، غذا
بخورند و زندگی مرفهی داشته باشند خودش به آنها میداد؛ عجب گمراههایی
هستید! شما نمیدانید خدا هر کس را بخواهد، خودش روزی میدهد؟! در آیه ۳۵
سوره نحل نیز خداوند از کسانی یاد میکند که وقتی به آنها میگفتند که به
خدا شرک نورزید! میگفتند: لَوْ شَاء اللّهُ مَا عَبَدْنَا؛
اگر خدا میخواست ما اینها را عبادت نمیکردیم. اینها مغالطاتی است که
در خداشناسی هست. بله همه چیز به اراده خداست، اما او خواسته است که شما با
اختیار خودتان عبادت کنید. این را نیز خدا خواسته است وگرنه اصلا آمدن
انبیا و ادیان و شرایع معنا نداشت. همانطور که ما وظیفه داریم نسبت به
فقرا رسیدگی کنیم، نسبت به فقرای علم نیز وظیفه داریم. باید به کسانیکه
کمبودی در شناخت دارند (به تعبیر روایات، ایتام آل محمد
صلیاللهعلیهوآله) رسیدگی کنیم، اما این وظیفه وقتی برای خود ما مفید
است که به نیت اطاعت خدا باشد نه برای خودنمایی و کسب منافع مادی و موقعیت
اجتماعی. اگر نیت «لله» باشد البته آن ارزش را دارد؛ ارزش هدایت کردن یک
نفر از همه نعمتهای زمین بالاتر است. این است که هم حسن فعلی میخواهد و
هم حسن فاعلی. هم باید کار خوب باشد، هم باید نیت من پاک باشد. هر قدر
خالصتر ارزشش بیشتر. وفقناالله وایاکم انشاءالله.
صوت سخنرانی
سخنرانی آیت الله مصباح- جلسه نهم- دفتر مقام معظم رهبری.mp۳ | دانلود فایل
****
اعمال شب آخر ماه رمضان
شب آخر ماه: شب بسیار مبارکى است، و براى این شب چند عمل وارد است: اوّل: غسل. دوم: زیارت امام حسین علیه السّلام. سوم: خواندن سورههاى «انعام» و «کهف» و «یس» و گفتن صد مرتبه:
أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ
از خدا آمرزش میجویم و به سوى او میپویم.
چهارم: این دعا را که شیخ کلینى از امام صادق علیه السّلام روایت کرده بخواند:
اللَّهُمَّ
هَذَا شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أَنْزَلْتَ فِیهِ الْقُرْآنَ وَ قَدْ
تَصَرَّمَ وَ أَعُوذُ بِوَجْهِکَ الْکَرِیمِ یَا رَبِّ أَنْ یَطْلُعَ
الْفَجْرُ مِنْ لَیْلَتِی هَذِهِ أَوْ یَتَصَرَّمَ شَهْرُ رَمَضَانَ وَ
لَکَ قِبَلِی تَبِعَةٌ أَوْ ذَنْبٌ تُرِیدُ أَنْ تُعَذِّبَنِی بِهِ یَوْمَ
أَلْقَاکَ
خدایا
این است ماه رمضان،که قرآن را در آن نازل کردى،اینک در حال گذشتن است،و من
به ذات کریمانهات پناه مىآورم از اینکه سپیده این شب طلوع کند،یا ماه
رمضان بگذرد،و نزد تو برایم نتیجه کار ناشایست یا گناهى باشد که بخواهى مرا
به سبب آن روزى که ملاقاتت کنم عذاب نمایى.
پنجم: بخواند دعاى«یا مدبّر الامور»را که بیان آن در اعمال شب بیست وسوم گذشت ششم:
ماه رمضان را با دعاهاى وداع،وداع گوید:دعاهایى که شیخ کلینى و شیخ صدوق و
شیخ مفید و شیخ طوسى،و سیّد ابن طاووس(رضوان اللّه علیه)نقل کردهاند و
شاید بهترین آنها دعاى چهلوپنجم صحیفه کامله باشد. سیّد ابن طاووس از امام
صادق علیه السّلام روایت کرده که هرکه در شب آخر ماه رمضان،آن ماه شریف را
وداع گفته و بگوید:
اللَّهُمَّ
لا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ صِیَامِی لِشَهْرِ رَمَضَانَ وَ
أَعُوذُ بِکَ أَنْ یَطْلُعَ فَجْرُ هَذِهِ اللَّیْلَةِ إِلا وَ قَدْ
غَفَرْتَ لِی
خدایا
این ماه را آخرین بار روزهام در ماه رمضان قرار مده،و به تو پناه مىآورم
از اینکه سپیده این شب سر زند،مگر اینکه مرا آمرزیده باشى.
پیش
از آنکه سپیده بر آید،حق تعالى او را بیامرزد، و توبه و بازگشت نصیب وى
کند.سیّد و شیخ صدوق از جابر بن عبد عبد اللّه انصارى روایت کردهاند که در
جمعه آخر ماه رمضان خدمت رسول خدا صلى اللّه علیه و آله رسیدم،چون نظر آن
حضرت بر من افتاد،فرمود:اى جابر این آخرین جمعه از ماه رمضان است،پس آن را
وداع کن و بگو:
اللَّهُمَّ
لا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ صِیَامِنَا إِیَّاهُ فَإِنْ
جَعَلْتَهُ فَاجْعَلْنِی مَرْحُوما وَ لا تَجْعَلْنِی مَحْرُوما
خدایا این ماه را آخرین بار روزه ما در ماه رمضان قرار مده،اگر قرار دادهاى پس مرا رحمت شده بدار،نه محروم از رحمت.
به
راستى هرکه این دعا را در این روز بخواند به یکى از دو خصلت نیکو ظفر
یابد: یا رسیدن به ماه رمضان آینده،یا آمرزش خدا و رحمت بىانتهاى او.سیّد
ابن طاووس و کفعمى از حضرت رسول صلى اللّه علیه و آله روایت کردهاند که
فرمود: هرکه در شب آخر ماه رمضان،ده رکعت نماز به صورت دو رکعت بخواند،در
هر رکعت سوره«حمد»را یک بار،و «قل هو اللّه احد» راه ده بار،و در هر یک از
رکوع و سجود ده مرتبه بگوید:
سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَکْبَرُ
پاک است خدا و ستایش شایسته اوست و معبودى جز او نیست و خدا بزرگتر است.
و هنگامیکه از ده رکعت فراغت یافت هزار مرتبه استغفار کند.و پس از استغفار سر به سجده گذارد و در حال سجده بگوید:
یَا
حَیُّ یَا قَیُّومُ یَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ یَا رَحْمَانَ
الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ وَ رَحِیمَهُمَا یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ یَا
إِلَهَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَ
تَقَبَّلْ مِنَّا صَلاتَنَا وَ صِیَامَنَا وَ قِیَامَنَا
اى
زنده به خود پاینده!اى داراى بزرگى و بزرگوارى،اى بخشنده دنیا و آخرت و اى
مهربان دنیا و آخرت،اى مهربانترین مهربانان،اى معبود گذشتگان و
آیندگان،گناهانمان را بیامرز،و نماز و روزه و شببیداریمان را قبول کن.
سوگند
به کسىکه مرا به راستى به پیامبرى مبعوث کرد،که جبرئیل مرا از اسرافیل
خبر داد و اسرافیل از پروردگار خود،که سر از سجده برنداشته،خدا او را
بیامرزد،و ماه رمضان را از او قبول کند،و از او درگذرد تا آخر خبر.و این
نماز در شب عید فطر هم روایت شده است، ولى در این روایت آمده است که
تسبیحات اربعه را در رکوع و سجود به جاى ذکر رکوع و سجود بخواند،و به جاى
«اغفر لنا ذنوبنا»تا آخر بگوید:
اغْفِرْ لِی ذُنُوبِی وَ تَقَبَّلْ صَوْمِی وَ صَلاتِی وَ قِیَامِی
گناهم را بیامرز، و روزه و نماز وشب زنده داری ام را بپذیر.
****
صوت
دعای شب عید سعید فطر/ محمدرضا طاهری
****
سه دسته از کسانی که در ماه مبارک رمضان آمرزیده نمی شوند!
عمرو بن یزید گوید: حضرت امام صادق علیه الصّلاة والسّلام فرمودند:
به
راستی که خداوند در هر شبی از ماه رمضان بندگانى را از آتش جهنّم آزاد مى
سازد، مگر آن کسی که با مسکر (چیزى که مست کننده است) افطار کند، یا کسى
که دشمنى کینه توز باشد، و صاحب دو شاه (شاهین)؛ راوى گوید: گفتم: صاحب
دو شاه (شاهین) چیست؟ فرمود: شطرنج باز.
عَنْ
عَمْرو بْنِ یَزِید عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الإِمَامِ الصَّادِقِ
صَلَوَاتُ اللّهِ عَلَیْه قَالَ: إِنَّ لِلَّهِ فِی کُلِّ لَیْلَةٍ مِنْ
شَهْرِ رَمَضَانَ عُتَقَاءَ مِنَ النَّارِ، إِلَّا مَنْ أَفْطَرَ عَلَىٰ
مُسْکِرٍ، أَوْ مُشَاحِناً، وَ صَاحِبَ الشَّاهَیْنِ؛ قَالَ: قُلْتُ: وَ
أَیُّ شَیْءٍ صَاحِبُ الشَّاهَیْنِ؟ قَالَ: الشَّطْرَنْجُ.(۱۲)
****
صوت
وداع جانسوز حجت الاسلام والمسلمین پناهیان با ماه مبارک رمضان
وداع جانسوز حجت الاسلام پناهیان با ماه رمضان.mp۳ | دانلود فایل
****
گفتاری از حجت الاسلام والمسلمین میرباقری درباره آمرزش گناهان
چگونه ممکن است که گناهان آینده هم بخشیده شود
پاک
شدن از گناه به چند صورت است؛ گاهی فقط گناهان گذشته انسان پاک می شود و
گاهی هم انسان در یک مقامی قرار می گیرد که خدای متعال گذشته و آینده اش را
می آمرزد. در روایات آمده است که انسان هایی که به حج می روند دو گونه
اند: در بعضی از افراد، خدای متعال گناهان گذشته شان را می آمرزد و به آنها
می گوید پاک شدید مثل روزی که از مادرتان متولد شدید؛ اما به بعضی دیگر می
فرماید: گذشته و آینده تان را آمرزیدم؛ این
آمرزیدن آینده معنایش این است در یک مقامی قرار می گیرد که وادی ایمن است و
دیگر دست شیطان به او نمی رسد. شیطان با همه قوایش دور مومن می چرخد و به
هر کجا دستش برسد آن را نجس می کند، چه مال باشد چه فرزند یا جان انسان،
اما خدای متعال گاهی مومن را در یک مقامی قرار می دهد که دیگر از دست شیطان
در امان است. در زیارت سیدالشهداء هم همین گونه است، فرمود بعضی از زوار
به مقامی می رسند که خدای متعال گناه گذشته و آینده اش را می آمرزد.
ماه
رمضان هم، ماهی است که می شود به این مقام رسید، در دعاهای این ماه آمده
است که خدایا گناهان گذشته و آینده من را در این ماه تدارک کن، یعنی نه فقط
گذشته اش درست شده است بلکه آینده مومن هم در این ماه تضمین می شود؛ او در
یک وادی ایمنی قرار می گیرد که دیگر گناه نمی تواند به ساحت او راه پیدا
کند.
****
صوت
دعای روز سیام ماه مبارک رمضان
اَللّهُمَّ اجْعَلْ صِیامى فیهِ بِالشُّکْرِ وَالْقَبُولِ عَلى ما تَرْضاهُ وَیَرْضاهُ الرَّسُولُ مُحْکَمَةً فُرُوعُهُ بِالاُْصُولِ بِحَقِّ سَیِّدِنا مُحَمَّدٍ وَ الِهِ الطّاهِرینَ وَالْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمینَ
خدایا چنان کن روزه ام را در این ماه که مورد قدردانى و پذیرش بوده و بر طبق خوشنودى تو و خوشنودى رسولت باشد و محکم باشد فروع آن بوسیله اصول به حق آقاى ما محمد و عترت طاهرینش و سپاس مخصوص پروردگار جهانیان است
****
شرح دعای روز سیام ماه مبارک رمضان از آیت الله مجتهدی
«اللَّهُمَّ اجْعَلْ صِیامِی فِیهِ بِالشُّکرِ وَ الْقَبُولِ عَلَی مَا تَرْضَاهُ وَ یرْضَاهُ الرَّسُولُ»
خدایا
در برابر این روزه ای که می گیریم جزای خیر قرار بده؛ آن طوری که مورد
پسند خودت و پیامبرت باشد؛ یعنی از آن پاداش هایی به ما بده که قابل اعتنا و
مهم باشد
«مُحْکمَةً فُرُوعُهُ بِالْأُصُولِ»
و فروع آن را بواسطه آن اصول محکم گردان؛ مسائل دین بنا به تقسیمی دو دسته هستند.
الف- اصول دین:
اصول دین پنج بود/ دانستش گنج بود
که از این پنج مورد، توحید و نبوت و معاد جزو اصول دین هستند و عدل و معاد از اصول مذهب اند
ب- فروع دین، عبارتند از نماز و روزه و حج و...که ده مورد است:
واین
که در این جا می گوییم اصول آن فرع محکم باشد به معنی آن است که هنگامی که
من به فروعی مثل نماز و روزه مشغول هستم در همان حال در اصول دینم هم اهل
یقین باشم و باور داشته باشم که خدا دارم.
یکی از علماء می فرمودند: به حضرت عباس قسم که ما خدا داریم؛ اگر این عبادت که از فروع می باشد به اصول وصل بود ثمر می دهد.
مثال:
میوه
اگر بر شاخه ای نشسته است که به ریشه راه دارد و به آن ارتباط پیدا کرده؛
این میوه باقی می ماند و شیرین می گردد اما اگر شاخه شکست و به ریشه و اصول
آن درخت مرتبط نبود آن میوه بعد از مدتی خشک می شود و از بین می رود؛ حال
اگر نماز و روزه ما هم بر اساس باور باشد و یقین داشته باشیم که خدایی هست؛
این عمل برای ما خواهد ماند اما اگر عبادت ما از روی شک باشد و پشتوانه آن
یقین بر خواسته از اصول دین نباشدآن عمل از بین خواهد رفت.
اهل بازار درس بخوانند
درسابق
اهل بازار مقید بودند از عالمی درس بگیرند و بعد در دکان را باز می کردند؛
کتاب شرح باب حادی عشر در اصول و کتابی هم مربوط به مسائل احکام درس می
گرفتند با علم به حلال و حرام کاسبی می کردند.
تاکید امیر المومنین به علم آموزی اهل بازار
بازاری باید مسائل دینش را یاد بگیرد و آشنا به حلال و حرام کاسبی باشد لذا در حدیث آمده است: مولی علی (علیه السلام) می فرمودند: «الفقه ثم المتجر»(۱۳) اول مسائل شرعی خود را بیاموزید و بعد تجارت کنید. اگر مسائل شرعی را ندانید و تجارت کنید وارد ربا و گناه وارد می شوید.
لذا از خدا می خواهیم که روزه ای بگیرم که این فرع به اصولی متصل باشد.
«بِحَقِّ سَیدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِین»
خدایا بحق سید ما حضرت محمد و خاندان پاک و طاهرش این دعا را در حق ما مستجاب کن و همه حمد ها و ستایش ها برای توست.
****
صوت: جزء خوانی قرآن کریم
ترتیل جزء بیست و هشتم قرآن کریم با صدای استاد پرهیزگار
متن قرآن کریم
برای مشاهده متن قرآن کریم اینجا را کلیک نمایید.
****
وداع با ماه مبارک رمضان
آمرزش؛ رهاورد رمضان
ماه
مهمانی خدا، ماه آمرزش و پاکی از پلیدی هاست. از این رو، امام سجاد علیه
السلام در وداع با این ماه مبارک می فرماید: «درود بر تو ای همسایه ای که
دل ها بر اثر عبادت و بندگی در آن نرم و فروتن گردید و گناهان بر اثر آمرزش
و عفو خدای بزرگ در آن کم شد. درود بر تو! چه بسیار گناهان را محو کردی و
چه بسیار زشتی ها را پوشاندی».
پیامبر گرامی اسلام نیز در فضیلت ماه رمضان می فرماید: «ماه رمضان، ماه خدا و ماه مغفرت است».(۱۴)
ماه بی پایان
اگر
پی آمدهای معنوی رمضان را در غیر این ماه هم حفظ کنیم، گویا ماه پربرکت
رمضان پایانی نخواهد داشت. وداع با ماه رمضان، هرگز به معنای وداع با ویژگی
های ارزشمند این ماه نیست. بنابراین، اگر صفات پسندیده ای چون پهن کردن
سفره اطعام، حضور در محافل دینی، قرائت قرآن، شب زنده داری و پرهیز از
محرمات را حفظ کنیم، می توانیم همواره و تا رمضان بعد، از پی آمدهای معنوی
آن بهره ببریم.(۱۵)
مهمان بیزحمت
امام
سجاد علیه السلام در بخشی از دعای وداع ماه رمضان می فرماید: «سلام بر تو
که در هنگام وداع، ما احساس خستگی نکردیم». ایشان در بخش دیگری از این دعا
می فرماید: «سلام بر تو! پیش از آنکه بیایی، ما انتظارت را می کشیدیم و
اکنون هم که می خواهی بروی، ما را غمگین کرده ای. سلام بر این مهمان گران
قدری که به برکت آن، خداوند بسیاری از بلاها را از ما برداشت و خیلی از
برکات را به ما بخشید».(۱۶)
وداع جانکاه
امام
سجاد علیه السلام در بخشی از دعای وداع ماه رمضان می فرماید: «اکنون این
ماه بعد از آنکه پایانش فرا رسید، از ما جدا شد و تنهایمان گذاشت و ما این
ماه را وداع می کنیم». وداع با این ماه، وداع جانکاه و دشواری است که اهل
رمضان را دچار غم و اندوه می کند. اهل معنا، در این ماه خیرشان بیشتر شد و
کسانی که گرفتار گناه بودند، کمتر به گناه آلوده شدند. پس با ماه مبارکی
وداع می کنیم که رفتنش برای ما دشوار است و غمگینمان می کند. ماهی که ماه
رحمت خداوندی بود و هر لحظه اش، خیری برای ما به ارمغان می آورد.
کلام مقام معظم رهبری
مقام
معظم رهبری درباره وداع با ماه مبارک رمضان می فرماید: «امام سجاد علیه
السلام در دعای وداع ماه رمضان، آنچنان از فراق این ماه می نالد که بارها و
بارها بر ماه رمضان درود می فرستد: السلام علیک. اینجا سلام، به معنای
بدرود و به معنای خداحافظی کردن با ماه رمضان عزیز و با این روزها و شب های
نورانی است. خداحافظی با این قطعه بهشتی از زمان عمر ما و از طول دوران
سال، یعنی ماه رمضان است. عزیزان من! این ذخیره تقوا را که در ماه رمضان به
دست آوردیم... باید حفظ کنیم، این محصول بسیار ارزشمندی است».(۱۷)
امام صادق علیه السلام و وداع ماه رمضان
ابوبصیر
از امام صادق علیه السلام روایت کرده که آن حضرت در وداع ماه رمضان فرمود:
«بار پروردگارا! تو خود در کتاب مقدّست فرمودی ماه رمضان که قرآن در آن
نازل شده، مایه هدایت و رستگاری مردم ووسیله تشخیص حق از باطل است. اینک
ماه رمضان به پایان رسید. پس از تو تقاضا می کنم اگر بر من گناهی باقی
مانده که هنوز آن را نیامرزیده ای یا می خواهی به آن گناه عذابم کنی، تا
فجر این شب [آخر] ماه مبارک فرا نرسیده، گناهانم را بیامرزی و از تقصیرم در
گذری، ای مهربان ترینِ مهربانان».(۱۸)
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و وداع ماه رمضان
جابر
بن عبدالله انصاری، می گوید: در جمعه آخر ماه رمضان نزد رسول خدا صلی الله
علیه و آله رفتم، هنگامی که چشم آن حضرت بر من افتاد فرمود: ای جابر! این
جمعه آخر ماه رمضان است. پس با آن وداع کن و بگو:«خدایا! این رمضان را
آخرین روزه ما قرار نده و اگر چنین مقرّر کردی، ما را مورد رحمت خود قرار
ده و محروممان مساز». هر کس این را بگوید، به یکی از دو امر نیکو می رسد:
یا آنکه طول عمر می یابد و ماه رمضان بعدی را درک می کند، و یا آنکه مورد
بخشش و رحمت خدا قرار می گیرد.(۱۹)(۲۰)
****
مناجات با خدا
مناجات خوانی میثم مطیعی در وداع با ماه مبارک رمضان
مناجات با خدا- میثم مطیعی- وداع با ماه رمضان.mp۳ | دانلود فایل
-----------------------------------------------
پی نوشت ها:
(۱) نوشته خانم فاطمه زهرا سهیلی پور با تخلیص
(۲) الخصال، ج۱، ص۱۲۱.
(۳) امالی، ص۶۵۱.
(۴) عدة الداعی و نجاح الساعی، ص۷۹.
(۵) منیةالمرید، ص۱۳۵.
(۶) همان.
(۷) همان.
(۸) همان، ص۱۴۱.
(۹) هود،۷.
(۱۰) بحارالانوار، ج۱، ص۲۱۶.
(۱۱) یس، ۴۷.
(۱۲) کافی شریف ج۶ ص۴۳۵ ، ثواب الأعمال ص۹۲ ، وسائل الشّیعة ج۱۲ ص۲۳۸
(۱۳) کافی ج : ۵ ص : ۱۵۰
(۱۴) بحار الانوار، ج ۹۶، ص ۳۴۰، به نقل از: محمدرضا جواهری، «آمرزش رهاورد رمضان»،
(۱۵) محمدصادق مؤمنی، «رمضان ادامه دارد اگر...»،
(۱۶) آیة اللّه جوادی آملی، «وداع با ماه خدا»
(۱۷) خطبه های نماز عید سعید فطر به امامت رهبر معظم انقلاب اسلامی،
(۱۸) من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۱۶۴.
(۱۹) بحار الانوار، جلد ۹۸، ص ۱۷۲، به نقل از «سیره معصومان علیهم السلام در ماه رمضان»، ماهنامه کوثر، شماره ۲۲.
(۲۰) مسیب نژاد، ابوالحسن