از سلمـان فـارسی نقـل شـده کـه ابلیس کنـار جـماعتی که به امیرالمـؤمنیـن
ناسـزا می گفتـند،رسیـد و در برابر آنها ایستاد. گفـتند: تو کیستی؟ گفت: من
ابامـره هسـتم. گفتـند: سخنـان مـا را شنیــدی؟ گفـت: بلـه، وای بر شمـا کـه
مولایتان علی را ناسزا می گویید. گفتند از کجا می دانی که او مولای ماست؟
گفت: از آنجــا فهمیـدم کـه پیـامبرتان فرمود: «مـن کـنـت مـولاه فــعلی مــولاه»
بقیه مقاله در ادامه مطلب...
- ۱ مکالمه
- ۲۴ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۱:۵۰